برخی گمان میکنند پاورقی و پانوشت دو کلمۀ مترادفاند و میتوان آنها را به جای یکدیگر به کار برد. اما اینطور نیست! در حقیقت، پاورقی و پانوشت دو مقولۀ کاملاً متفاوت از یکدیگرند؟ تفاوت میان این دو از زمین است تا آسمان! به طور خلاصه، میتوانیم بگوییم این یکی پاورقی است اندر نشریه، آن یکی پانوشت است اندر پای برگ. این توضیح خیلی خلاصه است، در حالیکه میتوان ساعتها در مورد هر کدام از آنها نوشت! اگر به ویرایش و نگارش متن فارسی علاقه دارید، باید تفاوت میان این دو را بدانید. در این مطلب، هر آنچه لازم است در مورد پاورقی و پانوشت و تفاوت این دو بدانید برایتان خواهیم گفت. با شبکه مترجمین ایران همراه باشید.
پاورقی چیست؟
اول، به سراغ پاورقی میرویم. پاورقی چیست؟ حتماً، موقع ورق زدن برخی مجلات، چشمتان به قسمت «پاورقی» خورده است. اگر شروع به خواندن داستان پاورقی کرده باشید، بیشک، دنبال کردن داستان یکی از دلایلتان برای خریدن شمارۀ بعدی بوده است.
داستان در جذابترین نقطه به اتمام میرسد، درست مثل سریالهای جذاب، و ذهنتان را تا شمارۀ بعدی درگیر خود نگه میدارد. در این فاصله، چه دنبالههایی که برای این داستان نمیسازیم. چه حدسها که نمیزنیم! در واقع، در پاورقی، میتوان تلفیق روزنامهنگاری و ادبیات را دید.
اما پاورقی چیست؟ از کجا آمده است؟ چقدر قدمت دارد؟ چگونه وارد ایران شده است؟ در ایران، به چه شکل وجود داشته است؟ چه کسانی پاورقی مینوشتند؟ آیا قدمت آن به اندازۀ قدمت ویرایش و ترجمه در ایران است؟
دهخدا پاورقی را اینگونه تعریف میکند:
«قصه و جز آن که در قسمت ذیل اوراق روزنامه نویسند.»
پاورقی در اروپا
ابتدا به سراغ پاورقی در اروپا برویم! در قرن نوزدهم، پیدایش و پیشرفت صنعت چاپ راه را برای انتشار مجلات و روزنامهها، در تیراژ بالا، هموار کرد. این پیشرفت در سراسر اروپا حاصل شد. کمی بعد، پاورقی نیز رواج پیدا کرد. پاورقی نشریات فرانسوی شامل شعر، داستان، نقد، سفرنامه و خبرهایی در مورد دنیای مد میشد.
نویسندگان بزرگ داستانهایشان را در قالب پاورقی منتشر میکردند. از همان ابتدا، عدهای نگران بودند که پاورقی ادبیات را به ابتذال بکشاند. اما بزرگترین شاهکارهای ادبی جهان، از پیرمرد و دریا گرفته تا برادران کارامازوف، ابتدا در قالب پاورقی منتشر میشدند، سپس در قالب کتاب درآمدند. نویسندگان بزرگی مانند استاندال، چارلز دیکنز و بالزاک، از پاورقینویسان محبوب زمان خودشان بودند.
در اروپا، پاورقیها بسیار پرطرفدار بودند و نویسندگان نیز دستمزد بالایی برای نگارش آنها دریافت میکردند. در نتیجه، بسیاری از مترجمان بزرگ، برای گذران زندگی، به پاورقینویسی رو آوردند.
پاورقی در ایران
و اما میرسیم به پاورقی در ایران! همانطور که مشاهده کردید، پاورقی و پاورقینویسی، ابتدا، در اروپا رواج پیدا کرد و شکوفا شد و رفته رفته، راهش را به سوی ایران نیز هموار کرد. اما پاورقی از چه زمانی وارد ایران شد؟ سیر پاورقی در ایران چگونه بود؟
همه چیز از دربار قاجار شروع شد! در آن زمان، چیزی به نام ترجمه تخصصی و ویرایش نیتیو نیز وجود نداشت. پاورقی نشریات فرانسوی، ابتدا، به دربار قاجار راه پیدا کردند. اعتمادالسلطنه، از مترجمان شهیر عصر ناصری، پاورقیهای الکساندر دومای پدر را، از زبان فرانسه، ترجمه میکرد و برای ناصرالدین شاه میخواند. ناگفته نماند که این شاه قاجار از حامیان پیشرفت ترجمه در ایران بود.
بعد از آن، پاورقی به نشریات نیز راه پیدا کرد. در اعتمادالسلطنه در راهیابی پاورقی در میان مردم نیز نقش داشت. این مترجم دربار اولین پاورقی را، با عنوان کریستف کلمب: کاشف آمریکا، ترجمه میکرد و به نشریات میسپرد. در آن زمان، پاورقیهای تاریخی رواج یافتند.
پس از پاورقی تاریخی، نوبت به پاورقی داستانی رسید. اولین پاورقی داستانی را محمدحسین فروغی، پدر محمد علی فروغی، ترجمه کرد. فروغی جورج انگلیسی عاشق مادموازل مارتی پاریسی را ترجمه کرد و آن را در روزنامۀ اطلاع به چاپ رساند.
پاورقی در عصر مشروطه
پس از انقلاب مشروطه نیز، پاورقی همچنان پرطرفدار باقی ماند. در واقع، مشروطه عصر شکوفایی روزنامه و روزنامهنگاری بود. در این دوره، پاورقیها فقط محدود به داستان نمیشدند. صوراصرافیل پاورقی را در میان صفحاتش گنجاند. حتی بازپرسی میرزا رضا کرمانی، قاتل ناصرالدین شاه، نیز در قالب پاورقی به دست مردم روزنامهخوان میرسید.
نشریات ادبی، مانند مانند بهار و دانشکده، یه نشر رمان در قالب پاورقی پرداختند. در آن زمان، آثار نویسندگانی مانند ویکتور هوگو، الکساندر دوما و ژول ورن ترجمه میشدند و در این نشریات منتشر میشدند و خوانندگان را به دنبال خود میکشاندند.
نویسندگان و پاورقینویسی
پاورقی محدود به ترجمه باقی نماند. پس از چندی، مولفان نیز به میان آمدند و شروع به انتشار نوشتههایشان کردند. از اولین نویسندگانی که آثارشان را در قالب پاورقی نیز به چاپ رساندند، میتوان به این موارد اشاره کرد:
- مرتضی مشفق کاظمی (تهران مخوف)
- یحیی دولتآبادی (در نشریۀ ستارۀ ایران)
- عباس خلیلی
- زینالعابدین موتمن
- رکنزادۀ آدمیت
- صادق هدایت (بوف کور)
پس از آن، این پاورقیها گردآوری شدند و پس از ویراستاری کتاب، در قالب کتاب منتشر شدند.
حسینقلی مستعان: پاورقینویس موفق
وقتی اسم حسینقلی مستعان به میان میآید یاد ترجمۀ بینوایان ویکتور هوگو میافتیم. ترجمهای که با گذر سالها، همواره، خوانده میشود. اما همانطور که میدانید، مستعان فقط مترجم نبود، بلکه از موفقترین پاورقینویسان زمان بود. مستعان با نوشتن داستانهای عشقی ساده، زنان و مردان بسیاری را به سوی مطالعه سوق داد.
البته، مستعان پاورقیهایش را با نامهای مستعار، مانند انوشه، ح. م. حمید و یکی از نویسندگان، منتشر میکرد. اما دلیل این تعددد نام چیست؟ در واقع، در آن زمان، تعداد پاورقینویسان زیاد نبود و یک نویسنده چند اثر را در یک نشریه به چاپ میرساند. برای اینکه مردم متوجه نشوند اکثر داستانهایی که میخوانند از یک نویسنده است، نویسندگان نامهای مستعار را برای خودشان انتخاب میکردند. البته، برخی نیز دلایل سیاسی یا شخصی برای برگزیدن این نامها داشتند.
پاورقیهای مستعان فروش فوقالعادهای داشتند، در نتیجه، نشریات گرایش بیشتری به همکاری با پاورقینویسان پیدا کردند و در نهایت، رقابت عجیبی میان نویسندگان و نشریات در گرفت.
شکوفایی پاورقی در دورۀ پهلوی
در دورۀ پهلوی، به خصوص تا سال 1345، بازار پاورقی حسابی گرم بود. پاورقیها فقط محدود به مباحث عاشقانه نمیشدند، بلکه پاورقیهای دیگری مانند پاورقیهای سیاسی، پلیسی، اجتماعی، مذهبی و فکاهی نیز به وجود آمدند و طرفداران مختص به خودشان را نیز پیدا کردند.
از دیگر پاورقینویسان میتوان به سعید نفیسی، ابراهیم مدرسی، حسین مسرور، عماد عصار، مشفق همدانی، صدرالدین الهی (با نامهای مستعار سپیده، تاک و ارغنون)، کوروس بابایی، ایرج پزشکزاد، حسین مدنی، اسماعیل رائین، کریم روشناییان، امیر عشیری، ر. اعتمادی، سیروس آموزگار فریده گلبو، لعبت والا، ارونقی کرمانی و جواد فاضل اشاره کرد.
پاورقینویسان، با نگارش قصههای جذاب و پُرکشش، حس کنجکاوی را در خواننده بیدار میکردند و بدین ترتیب، آنها را ترغیب (یا وادار) به خرید شمارۀ بعد میکردند. این نویسندگان تاثیر مستقیمی بر افزایش فروش نشریات داشتند، از این رو، دستمزد بالایی را دریافت میکردند.
پاورقی از آن چیزهایی بود که مردم را به سوی کتاب و کتابخوانی سوق داد و ولع خواندن را در آنها ایجاد کرد.
پانوشت چیست؟
و اما نوبت به پانوشت میرسد! پانوشت چیست؟ علی صلحجو پانوشت را اینگونه تعریف میکند:
پانوشت نوشتهای فرعی است که برای دادن ماخذ، اطلاع اضافی یا توضیح مطلبی پیچیده در پایین صفحه […] میآورند.
پانویس یا پانوشت را در حاشیۀ متن میآورند و آن را با ستاره یا عدد مشخص میکنند. پانوشت انواع مختلفی دارد، به عنوان مثال،
- توضیحی
- ارجاعی
- استنادی
پانوشتنویسی اصول و قواعد مختص به خودش را دارد و نمیتوانیم هر توضیح اضافهای را به عنوان پانویس در مقاله یا کتاب قرار دهیم.
در مورد پانوشتنویسی، همواره، به یاد داشته باشید که در پانوشت، میتوان با ذکر توضیحات یا مثال، در درک بهتر متن به خواننده کمک کرد، اما در عین حال، نباید خواننده را با قرار دادن اطلاعات نامفید و غیرضرروی آزرد.
گاهی نویسنده، مترجم یا ویراستار احساس میکند که ممکن است خواننده، صرفاً به دلیل بیاطلاعی از یک موضوع مشخص، مفهوم متن را درک نکند، در چنین شرایطی، برای کمک به خواننده، از پانوشت استفاده خواهد کرد. حتی میتوان یک مفهوم را با استفاده از مثالی در پانوشت برای خواننده شفاف کرد. ممکن است مثال هیچ جایی در متن نداشته باشد و انسجام متن را بر هم بزند.
سخن آخر
تا به اینجا، دریافتیم که پاورقی و پانوشت دو داستان کاملاً متفاوت هستند. پاورقی داستانی دنبالهدار است که در نشریات به چاپ میرسد و پانوشت توضیحات اضافهای یا ارجاعی است که مجزا از متن اصلی است و در قسمت پایین صفحه قرار میگیرد.