راهنمای نوشتن مقاله تاریخی (مقاله با موضوع تاریخ)
مشکلاتِ مسیر نوشتن مقاله تاریخی (یا ساختن تاریخ)
نوشتن دربارۀ تاریخ ممکن است در نگاه اول کاری طاقتفرسا به نظر برسد. زیرا، موضوع تاریخ گسترده است و تمام امور بشری در گذشتۀ ثبتشده را تا همین لحظۀ شروع خواندن این راهنما، دربرمیگیرد.
چون هیچکس نمیتواند دربارۀ تمام این سوابق کنکاش کند، هیچ اثر تاریخی نمیتواند تظاهر به جامع یا جهانیبودن کند. نکته بعدی این است که، تاریخ قابل تکرار نیست. هیچ پژوهشگر تاریخی نمیتواند گذشته را به شکل دست اول تجربه کند یا شرایط آن را در محیطی آزمایشگاهی بازآفرینی کند، مگر اینکه ماشین زمانی اختراع شود. در صورتی که تمایل دارید از مقاله های خارجی استفاده کنید می توانید از سرویس ترجمه مقاله شبکه مترجمین ایران استفاده کنید.
تاریخدانان باید به سوابق پراکندۀ بهجامانده از دوره زمانی تحت مطالعه تکیه کنند. این شواهد فقط بخشی از داستان را آشکار میکنند. به همین دلایل، تمام نوشتههای تاریخی قرار دارند، باید بر مبنای انتخاب و تفسیر باشند:
- انتخاب فکورانۀ موضوعات و مسائلی که بیش از بقیه جالب هستند.
- تفسیر مسئولانۀ منابع برای تهیه استدلالهای معنادار.
تصمیمهای شخصی درباره اموری که باید گنجانده شوند و نشوند، و نحوۀ درک آن، نگارش تاریخی را در وهله اول امکانپذیر میکند. این نکته نیز مهم است که این تصمیمها کار را بحثبرانگیز میسازند، چون پژوهشگران مجبورند با قضاوتهای پژوهشگران دیگر مخالفت کنند. پس میتوانید نگارش دربارۀ تاریخ را استدلال یا مباحثهای مداوم بر سر این فرایند اجتنابناپذیر انتخاب و تفسیر قلمداد کنید. اولین چالش شما به عنوان نویسنده، یافتن شیوۀ ورود به این گفتگو است.
انواع متداول مقالات دربارۀ تاریخ
مقالات دربارۀ تاریخ اشکال و اندازههای متفاوتی دارند:
- برخی از مقالات روایی (نظمی مانند داستان و طبق ترتیب زمانی یا زنجیرۀ رویدادها دارند)، و برخی تحلیلی هستند (نظمی مانند مقاله و طبق منطق درونی موضوع دارند).
- برخی از مقالات به تاریخ مربوط میشوند (البته نه فقط وقایع، بلکه علت و نحوۀ وقوع آنها) و برخی به تاریخنگاری علاقمندند (یعنی نحوه نگارش تاریخ توسط تاریخدانان دیگر، خصوصا مشخصات آثار، پژوهشگران یا مکاتب فکری مختلف).
- تاکید برخی از مقالات روی تاریخ اجتماعی یا فرهنگی است، برخی روی تاریخ سیاسی یا نظامی، و برخی دیگر روی تاریخ فکری یا اقتصادی (یا هر ژانر دیگری).
به احتمال زیاد در دورههای کارشناسی متوجه تمایز بین مقالات مروری (اغلب مبتنی بر پاسخ شما به موارد تعیینشده برای خواندن در برنامه درسی) و مقالات پژوهشی میشوید (معمولا به پژوهش بیشتر در کتابخانه یا آرشیو درباره موضوع انتخابی شما نیاز دارند). انواع مختلف مقالات مربوط به تاریخ به شکل طبیعی به میزان متفاوتی از پژوهش، تحلیل و تفسیر نیاز دارند.
علیرغم این تنوع، استدلالهای تاریخی اغلب شکلی متداول را مفروض میگیرند. اگر درگیر تهیه استدلالی برای مقاله خود هستید، ممکن است بخواهید یکی از موضوعات بحث بلاغی زیر را تمرین کنید (بخش بعد را ببینید).
این رویکردها را کتوشلوار آمادهای تلقی کنید که میتوانید امتحانش کنید و آن را متناسب با اهداف کار خودتان تغییر دهید. به محض انتخاب استدلالی عملی، آن را با نثری موجز و روشن در بیان مسئلۀ تز خود به خواننده اعلام کنید.
استدلالهای متداول در مقالههای تاریخی مروری
- سناریوی اول: پژوهشگران دربارۀ موضوع من اختلاف نظر دارند و مقالۀ من توضیح میدهد که چرا یک طرف در بحث متقاعدکنندهتر از طرف دیگر(ان) است.
- سناریوی دوم: پژوهشگران درباره موضوع من اختلاف نظر دارند و مقالۀ من اثبات میکند که چرا کل بحث باید با جهتگیری معنادارتری دوباره طرح شود.
- سناریوی سوم: پژوهشگران (کم و بیش) درباره موضوع من اتفاق نظر دارند و مقالۀ من در تایید تفسیری متفاوت، بهتر یا پرجزییاتتر استدلال میآورد.
استدلالهای آشنا در مقالههای تاریخی پژوهشی
- سناریو اول: هیچکس چیزی دربارۀ موضوع من ننوشته است. علیرغم این غفلت پژوهشی، مقالۀ من اهمیت موضوع پژوهشی من را توضیح داده و تفسیری موقتی از این مطلب جدید ارائه میکند.
- سناریو دوم: معدودی از پژوهشگران دربارۀ موضوع من مطلب نوشتهاند، اما در این آثار همچنان شکافها و نواقصی وجود دارد. مقالۀ من برای رفع این کمبودها، شواهد جدید یا متفاوتی را بررسی میکند.
- سناریو سوم: بسیاری از پژوهشگران دربارۀ موضوع من مطلب نوشتهاند. علیرغم این توجه، مقالۀ من خواستار ارزیابی مجدد آثار موجود براساس یافتههای اخیر، روششناسیهای جدید یا پرسشهای اصیل است.
برداشتن گام اول برای نوشتن مقالۀ تاریخی
اگر دورنمای انتخاب خود و دفاع از تفاسیرتان ترسناک به نظر میرسد، چطور خود را در موضع ورود به گفتگو قرار میدهید؟ در اینجا برخی از راهبردهای آزمودهشده را میبینیم که تاریخدانان اغلب آنها را به کار میگیرند:
- از کار خود رمزگشایی کنید. آیا استاد شما اسناد برجستهای را انتخاب کرده است یا دامنۀ احتمالات را محدود کرده است؟ این شالودۀ اولیه را در حین تهیه استدلال اصلی خود بسازید. (برای راهنمایی بیشتر، جزوۀ مفید مرکز نگارش هاروارد دربارۀ «نحوۀ نگارش تکالیف» را ببینید.)
- پرسشهای درست را بپرسید. افراد طبقات محروم که گاهی با سختگیریهای دروس تاریخ کالج ناآشنا هستند، اغلب تاریخ را ثبت توصیفی وقایع گذشته تلقی میکنند (برای مثال نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در آگوست 1945 هیروشیما و ناگازاکی را بمباران اتمی کردند). اما پرسشهای تفسیری – نظیر علت و نحوۀ وقوع رویدادهای خاص در گذشته – معمولا موضوعات مفیدتری برای تحقیق ارائه میکنند. برای مثال در مقالهای دربارۀ تسلیم ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم، دانشجویان ممکن است بخواهند علت تصمیم رئیسجمهور ترومن مبنی بر استفاده از بمب اتمی بر ضد ژاپن یا نحوۀ منجرشدن تلاقی عوامل خاص به این تصمیم تاریخی را جویا شوند.
- از نکات کوچک آغاز کنید. چند سند را به دقت و با نگاهی به الگوها یا مضامین متداول بخوانید. آیا راهی برای آشتی و تطبیق این چشماندازهای اولیه مییابید؟ در حین خواندن اسناد بیشتر، آیا فرضیههای اصلی شما همچنان پابرجاست (یا صرفا یک ظن و گمان است)؟
- با نکات بزرگ شروع کنید. با پرسشی اساسی شروع کنید (بالا را ببینید)، و منابعی را پیدا کنید که میتوانند در پاسخ به آن به شما کمک کنند. پاسخهای بالقوه را در مقابل شواهد گردآمده بیازمایید.
- درباره تغییر (یا استمرار) در طول زمان فکر کنید. محدودیتهای مشروط برای موضوع خود تعیین کنید، و گذر زمان از نقطه الف به نقطه ب را مد نظر قرار دهید. چه چیز تغییر کرده است؟ چه چیز یکسان باقی مانده است؟ میتوانید این نتیجه را توضیح دهید؟
- متفاوت فکر کنید. خرد متعارف دربارۀ موضوع خود را با کمی شک بررسی کنید. فرضهای مقدماتی خود را زیر سوال ببرید. برای مثال آیا «قرون وسطی» واقعا دورۀ رکود فکری در اروپا بود؟
منابع تحلیل تاریخی
صرف نظر از تکلیف، تمام نوشتههای تاریخی وابسته به منابع هستند. پژوهشگران به محض پیداکردن موضوع و تدوین مجموعهای پرسش تاریخی، برای پاسخ به آنها به سراغ منابع میروند. در اصل منابع دو گونه دارند:
- منابع اولیه مطالب تهیهشده در دوره زمانی تحت مطالعه هستند؛ مسائل و چشماندازهای مستقیم شرکتکنندگان در درام تاریخی را بازتاب میدهند. مثالهای متداول شامل خاطرات روزانه، نامهنگاری، گزارشها، سرمقالههای روزنامهها، سخنرانیها، دادههای اقتصادی، ادبیات، هنر و فیلم میشود.
- منابع ثانویه مطالب تهیهشده پس از دوره زمانی تحت مطالعه هستند؛ موضوع تاریخی را با اندکی بازنگری مدنظر قرار میدهند و در کل، برای ارائه استدلال، شواهد (برگرفته از منابع اولیه) را انتخاب، تحلیل و ادغام میکنند. آثار پژوهشگرانه متداولترین شکل منابع ثانویه هستند.
توجه داشته باشید که بسیاری از منابع میتوانند حکم منابع اولیه یا ثانویه را داشته باشند و این امر به موضوع و چارچوب ارجاع خاص شما بستگی دارد.
برای مثال، تاریخ افول و سقوط امپراتوری روم اثر ادوارد گیبون میتواند نمایندۀ منبعی ثانویه (اگر موضوع شما روم امپراتوری در هزاره اول باشد) یا منبعی اولیه باشد (اگر موضوع شما بریتانیای امپراتوری در قرن هجدهم باشد، یعنی زمانی که گیبون شاهکارش را نوشت).
صرف نظر از این دستهبندی، شما باید نگاهی انتقادی به هر منبعی داشته باشید. منابع به خودی خود به پرسشهای تاریخی پاسخ نمیدهند؛ آنها تنها پس از فرایند تحقیق و تحلیل، شواهد را در اختیار شما میگذارند.
استفادۀ تاریخدان از شواهد
دانشجویان ناآشنا با تحلیل تاریخی اغلب، منابع را با شواهد اشتباه میگیرند. منابع در بهترین حالت، مواد خامی را ارائه میکنند (به بیان استعاری کاهگل) که پژوهشگران آنها را به شواهدی (آجرهایی) تبدیل میکنند تا استدلالی تاریخی (ساختار) بسازند. تاریخدانان برای گردآوری این شواهد، با خوانش دقیق و پرسیدن پرسشهای انتقادی، منابع را بررسی میکنند:
- چه کسی این منبع را تهیه کرده است؟ آیا زندگینامۀ نویسنده (یعنی دیدگاهها و پیشینه شخصی) با درک این منبع در ارتباط است؟ آیا نویسنده سوگیری داشت یا ناصادق بود؟ آیا برنامه کاری داشت؟
- چه زمانی این منبع پدید آمد؟ در کجا؟ آیا نمایندۀ منابع دیگری است که همزمان پدید آمدند؟ به چه شکل محصول زمان، مکان یا بافتی خاص است؟
- چرا نویسنده این منبع را تولید کرد؟ برای چه هدف و مخاطبی؟ آیا نویسنده این هدف (یا استدلال) را صریح بیان میکند یا ضمنی؟ آیا هدف آن برای کاربرد عمومی بود یا شخصی؟ کار پژوهشگرانه است، داستان، هنر یا تبلیغات؟
- چطور این منبع با منابع دیگری که برای این کار تحلیل کردهاید، مقایسه میشود؟ آیا دیدگاه خاصی را برتر میداند؟ بخشهای مهمی از شواهد را گنجانده یا نادیده میگیرد؟ استدلال خود را طبق دورههای زمانی، جغرافیاها، مشارکتکنندگان، مضامین یا رویدادهای مشابه (یا متفاوت) میسازد؟
گرچه استادان شما انتظار بیانیه تزی قانعکنندهای را دارند، درنهایت موفقیت استدلال شما را براساس گردآوری، ساماندهی، و ارائۀ شواهد آن میسنجند. در اینجا نیز انتخاب اساسی است. به دلیل محدودیت در فضا و زمان، شما نمیتوانید شواهد جامعی را در کنار هم قرار دهید. (نگران نباشید! حتی اگر یک عمر را به این پروژه اختصاص دهید، هرگز نمیتوانید کار جامعی انجام دهید).
درعوض، با دقت و به شکل انتقادی دربارۀ شواهدی که باید گنجانده شوند، کنار گذاشته شوند، و نحوۀ تدوین چارچوب تحلیل خود فکر کنید. چون مسائل مربوط به انتخاب و تفسیر در کانون اغلب اختلافهای تاریخی قرار دارند، حتما استدلالهای مخالف منطقی با تز خود را مد نظر قرار دهید. مقالات کارامد پاسخهای احتمالی خواننده را پیشبینی میکنند و به بخشهای متناقض شواهد میپردازند (شاید آنها را با هم آشتی دهند)، به جای اینکه صرفا آنها را نادیده بگیرند.
عرفهای (قراردادهای) نوشتن مقاله دربارۀ تاریخ
تاریخدانان نه تنها دربارۀ تفاسیر گذشته اختلاف نظر دارند؛ بلکه دربارۀ شیوههای مناسب نگارش دربارۀ گذشته نیز اختلاف دارند. هر تاریخدانی مقالات را طبق معیارهایی که خود ترجیح میدهد، مینویسد (و با توجه به اهداف فعلی شما، ارزیابی میکند).
قبل از شروع پروژه یک بار دیگر درباره این تکلیف مشورت کنید و مطمئن شوید جوانب آن را درک میکنید. اگر درباره انتظارات از مقالۀ خودتان ابهام دارید، برای روشنشدن مسئله از استاد خود بپرسید. مهمتر از همه، به راهنمایی استاد خود گوش کنید، حتی اگر معنایش نادیدهگرفتن توصیۀ ارائهشده در این راهنما باشد.
با وجود این اختلاف، تاریخدانان حرفهای عموما بر سر تعداد عرفها یا روالهای متمایزکنندۀ نگارش تاریخی از نگارش در رشتههای آکادمیک دیگر اتفاق نظر دارند. در حین تهیه یا اصلاح مقالۀ خود درباره تاریخ، این دستورالعملها را مد نظر قرار دهید:
- به زمان گذشته بنویسید. به برخی از دانشجویان آموزش داده شده است که با نوشتن به زمان «حال ادبی»، به نثر خود روح ببخشند. چنین نثری گرچه در رشتههای دیگر قابل قبول است، نشاندهندۀ تفکر تاریخی ضعیف است. چون تمام رویدادهای تاریخی (از جمله شکلگیری منابع اولیه و ثانویه) در زمانی در گذشته رخ دادهاند، آنها را به زمان گذشته بنویسید. مقاله انتخاب صحیح زمان افعال انگلیسی در مقالههای علمی را ببینید.
- از تعمیمهای مبهم اجتناب کنید. تاریخدانان برای جزییات ارزش قائلند، نه عبارات دوپهلویی نظیر «روزی روزگاری: یا «مردم همیشه میگویند که ….»
- از حالگرایی یا زمانپریشی بپرهیزید. در برابر وسوسۀ نقل تمام استدلالها یا مسائل تاریخی از گذشته تا زمان حال مقاومت کنید. برعکس، گذشته را بر حسب خودش بررسی کنید. مراقب باشید ترتیب زمانی رویدادها را به هم نزنید.
- با موضوع تاریخی خود با احترام رفتار کنید. شوق درک گذشته را داشته باشید، نه قضاوت دربارۀ آن. به خاطر داشته باشید که بازیگران تاریخی از ارزشها و فرضیههای معاصر باخبر نبودند و هیچیک از نسلهای تاریخی کامل نیستند (از جمله خود ما).
- در صورت امکان بازنویسی کنید، در صورت لزوم نقل قول کنید. بسیاری از دانشجویان به نقلقولها به عنوان چوب زیر بغل تکیه میکنند و فرصت ایجاد مهارتهای تحلیل فنی را از دست میدهند. به جای این کار، مقتصدانه نقل قول کنید. زمانی که نقل قول میکنید، منبع و بافت هر توضیح را برای خوانندۀ ناآشنا معرفی کنید. این مقاله مفید خواهد بود: آموزش استفاده از پارافریز و نقلقول در نگارش مقاله
- بافت لازم را ارائه دهید. نگارش تاریخی خوب، تفسیر فعال و مشارکت دقیق و جدی در مطالب را میطلبد. شما به عنوان یک تاریخدان مسئول تحقیق دربارۀ منابع، تفسیر شواهد، و گزارش یافتههای خود دربارۀ رابطه متقابل متن و بافت هستید.
- سبک ارجاع مسئولانه و ثابتی را به کار بگیرید. تاریخدانان عموما از پانوشت و انتهانویس (همسو با سبک علوم انسانی شیکاگو) برای ارجاع یا دادن اطلاعات تکمیلی استفاده میکنند، گرچه برخی از آنها ارجاع درون پرانتز را نیز مجاز میدانند. به خاطر داشته باشید که اعتبار و یکپارچگی کار شما به عنوان پژوهشگر در خطر است.
- با لحن آکادمیک و رسمی بنویسید. از استفاده از اول شخص یا دوم شخص بپرهیزید (برای مثال «من» و «تو») و از جملات با ساخت مجهول دوری کنید. عباراتی نظیر «من فکر میکنم» یا «به نظر من» در نگارش توضیحی، حشو محسوب میشوند.این مقاله تکمیلی را بخوانید: 5 توصیه برای گزینش واژهها در نگارش علمی
- غلطگیری کنید، غلطگیری کنید، غلطگیری کنید. خوانندگانتان از شما تشکر خواهند کرد.