تاثیر زبان عربی بر زبان انگلیسی و دیگر زبانهای اروپایی
همۀ ما از تاثیر زبان عربی بر زبان سعدی و حافظ باخبریم، اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید زبان شکسپیر و زبان سروانتس نیز از زبان مردم بیابانهای عرب بینصیب نمانده است. اما عربی آنقدر با زبان های اروپایی فرق دارد که ممکن است این ادعا بیاساس به نظر برسد. در هر صورت، واقعیت چیز دیگری است! در گذشتههای دور، وقتی اعراب به اروپا حمله کردند، علاوه بر دینشان، زبان، دانش و فرهنگشان را نیز با خود به آن سرزمین بردند. اما این همۀ داستان نیست! زبان عربی سفری پرماجرا به اروپا داشت، در هر دوره، به طریقی وارد آن شد و در نهایت، موجب تحولات شگفتانگیزی در این قاره شد.
در این مطلب، قصد داریم از ویژگیهای شگفتانگیز زبان عربی و سفر این زبان به اروپا و تاثیرش بر زبان انگلیسی و دیگر زبانهای اروپایی برایتان بگوییم. با شبکه مترجمین ایران همراه باشید.
فهرست محتوا
- اعراب: فاتحان زبان و فرهنگ
- عربی: زبان محبوب شعرا
- زبان عربی: مایۀ فخر و مباهات عرب
- عربی: زبانی بادوام
- سفر زبان عربی به اروپا
- عربی: زبان قشر باسواد اروپا
- اروپاییها: شیفتگان زبان و فرهنگ عرب
- ترجمۀ آثار عربی به زبانهای اروپایی: حرکت اروپا در مسیر پیشرفت
- تلاش برای زدودن رد پای زبان عربی
- جنگهای صلیبی و گسترش زبان عربی
- جنگهای صلیبی و راهی شدن تجار اروپایی به سوی سرزمینهای عربی
- راهیابی واژگان عربی به زبان انگلیسی
- رد پای زبان عربی در زبان انگلیسی
- نقش اعراب در پیشرفت ریاضی در اروپا
- سخن آخر
اعراب: فاتحان زبان و فرهنگ
اهل بیابان بودند؛ مردانی متعصب و سوار بر اسبهایی با بیرقهای منقش به شعار «لا اله الا الله، محمد رسوال الله». این فاتحانِ اهل کویر عربی، پس از فتح سرزمین های خاورمیانه و شمال آفریقا، به اروپا رسیدند و بذر مذهب و زبانشان را در آنجا نیز کاشتند. فرهنگ سزمینهای تحت اشغال فاتحان عرب نابود نمیشد، بلکه با زبان و فرهنگ عرب تلفیق میشد تا تمدن عربی- اسلامی را تشکیل دهد. تمدنی که قرار بود قرنها، چراغ راه بشر باشد.
اعراب موفق شدند، به طرق مختلف، به فرهنگ، زبان و علم اروپاییها نفوذ کنند. همواره، میتوان رد پای این اثرگذاری را به وضوح مشاهده کرد.
عربی: زبان محبوب شعرا
عربی، زبان مردان بیابان، دین اسلام و فرهنگ شرقی را به دوش کشید و با خود به اروپای قرون تاریک (Dark Ages) بُرد. اما آیا این زبان قدرت به دوش کشیدن این بار را داشت؟ با درک غنای اعجابانگیز این زبان، به پاسخ این سوال خواهید رسید.
پیش از پیروزی اسلام، در بیابانهای شبه جزیرۀ عرب، این زبان سامی (Semitic) بدل به زبان زیبای شعر شده بود. و اما زبان سامی چیست؟ در واقع، زبان های سامی از خانوادۀ زبانهای آفریقایی- آسیایی یا آفروآسیایی است و ریشه در خاور میانه دارد.
اما چرا عربی تبدل به زبان شعر شد؟ منظور از زبان شعر چیست؟ در واقع، در آن سرزمین خشک و بایر، این زبان بلیغ سامی انبوهی از واژگان را پدید آورده بود. اعراب برای هر آنچه در آن بیابان وجود داشت، چندین واژه داشتند. بنابراین، شعرای عرب هیچ مشکلی در قافیه سازی شعر نداشتند، در واقع، زبان عربی مخزنی غنی از مترادفها داشت و همین باعث میشد دست شعرا در انتخاب واژگان مناسب باز باشد. اما وقتی از تعدد واژههای مترادف صحبت میکنیم، منظورمان چیست؟ در زبان عربی:
- عسل 80 مترادف دارد.
- مار 200 مترادف دارد.
- شیر 500 مترادف دارد.
روی هم رفته، زبان عربی متشکل از بیش از شصت هزار واژه است.
همانطور که مشاهده میکنید، این ویژگی زبان عربی تبدیل به زبان بیرقیب نثر و شعر کرد.
زبان عربی: مایۀ فخر و مباهات عرب
اعراب به زبانشان میبالیدند و آن را بیرقیب میدانستند. آنان تلاش زیادی برای خالص نگهداشتن زبانشان کردند. البته، از ملتی سرافراز و پیروز، جز این انتظار نمیرفت. حتی پس از فتوحات اسلامی و نفوذ تدریجی و مخفیانۀ بیگانهها، دانشمندان عرب تلاش کردند تا مانع از این اتفاق شوند.
عمر شکسپیر پاوند (Omar Shakespeare Pound)، فرزندِ ازرا پاوند شاعر نامدارِ آمریکایی، در کتاب اشعار عربی و فارسی به زبان انگلیسی (Arabic and English Poems in English)، مینویسد:
«اعراب به استفاده از «کلمات دقیق و بهجا» میبالند. در دوران باستان، بارها، گزارش کردهاند که پژوهشگری عرب برای یافتن معنای دقیق واژهای نادر، که فقط قبیلۀ بادیهنشین و گمنامی از آن استفاده کرده است، به نقاط دور سفر کرده است.»
و اما خودِ اعراب در این باره چه میگویند؟ انور چجنه (Anwar Chejne)، نویسنده معروف لبنانی و استاد دانشگاه مینهسوتا در آمریکا، کتابی با عنوان زبان عربی: نقش آن در تاریخ (The Arabic Language: Its Role in History) دارد. در این کتاب، به نام ابن منظور، دانشمند، ادیب و مورخ عرب، و نقل قولهایی از او بر میخوریم. ابن منظور میگوید:
«خدا زبان عربی را برتر از تمام زبانهای دیگر قرار داد و با نزول قرآن به عربی، جایگاه والاتری به این زبان بخشید و آن را تبدیل به زبان بهشت کرد.»
همچنین، ابن منظور حدیث پیامبر درباره زبان عربی را نقل میکند:
«آنان (مردم) اعراب را به سه دلیل دوست داشتند: [چون] من عرب هستم، قرآن به زبان عربی است و زبان اهل بهشت عربی است.»
اعراب، پس از فتوحات نیز، از تلاش برای ارزشمند جلوه دادن زبانشان دست نکشیدند. زبان عربی طیف کاملی از اصطلاحات علمی و فنی را از زبان مردم سرزمینهای فتحشده وام گرفت. این واژهها، با مترادفهای متعددشان، به زبان بیابان غنا بخشیدند تا زبانِ مشترک جهانیِ «تمام عیاری» را پدید آورند.
عربی: زبانی بادوام
اندکی پس از فتوحات اسلامی، زبان عربی، به عنوان زبان تکاملیافتۀ امپراتوری پدیدار گشت. همچنین، این زبان ابزارِ تفکر بود و قرار بود در قرون وسطی نیز، به همین ترتیب، دوام داشته باشد. 1400 سال است که زبان عربی همان شکلی را که در دوران عظمت عرب به خود گرفته بود حفظ کرده است. شاید بتوان گفت در سراسر جهان، هیچ زبانی چنین دوامی نداشته است.
تیتوس بورکهارت (Titus Burckhardt) در کتاب فرهنگ شمال آفریقا در اسپانیا (Titus Burckhardt) میگوید:
«زبانها، با گذر زمان، فقیرتر میشوند، نه غنیتر، و ویژگی اصلی زبان عربی، که با گذر زمان کهنه نمیشود، این است که خود را در فراوانی واژگان و طیف گسترده اصطلاحاتش نمایان میکند.»
در عصر ما، عربی یگانه زبانی است که در آن، شخصی عادی، حتی از اعراب نیمهباسواد، میتواند اشعار متعلق به قرن ششم میلادی را بخواند و محتوایش را بفهمد. همۀ زبان های باستانی دنیا یا از بین رفتهاند یا اینکه بهشدت، تغییر کردهاند. دیگر زبانها نیز، در مقایسه با زبانهای باستانی، قدمت کمتری دارند.
سفر زبان عربی به اروپا
و اما میرسیم به سفر زبان عربی به اروپا! وقتی اسلام رسمیت یافت و از خاستگاهش قدم بیرون گذاشت، عربی زبان حامل و انتقالدهندۀ پیامش بود. هر تازهمسلمانی دوست داشت زبان این مردان بیابان را بیاموزد، چون اعتقاد بر این بود که عربی مادرِ همۀ زبانهای دنیا است و آن را در بهشت به حضرت آدم آموختهاند.
از قرن هشتم تا دوازدهم، عربی تبدیل به زبان علم دنیا شد. طی این دوره، هر کسی که میخواست در سطح جهانی و بینالمللی، پیشرفت کند و تبدیل به شخصی کاردان و عالم شود، باید زبان عربی را میآموخت؛ درست مانند دوران ما که در آن، زبان انگلیسی باب پیشرفت فنی و علمی را به روی مردان و زنان بلندپرواز میگشاید.
طی این قرنها، بیشتر آثار تولیدی در جهان به زبان عربی بود. یکی از چندین کتابخانۀ واقع در کوردوبا (Cordova)، بهتنهایی، حدوداً 400 هزار جلد دست نوشته عربی داشت؛ این مربوط به زمانی است که اروپاییان حتی شستن بدن را سنتی خطرناک میدانستند.
عربی: زبان قشر باسواد اروپا
بعد از حمله اعراب به اروپا، زبان عربی بهسرعت در شهرهای اسلامی اسپانیا رواج یافت. تا قرن دهم، آموزش ابتدایی در سراسر اسپانیای عرب عمومی شد. همۀ پسران و دختران، به غیر از فقرا، به مدرسه میرفتند. برخلاف بخشهای مسیحینشین اسپانیا و کشورهای شمال اروپا، اکثریت مردم این مناطق باسواد بودند. عربی، یعنی زبان جمعیت باسواد، به اوج شکوه خود رسید.
اروپاییها: شیفتگان زبان و فرهنگ عرب
ظرف کمتر از یک قرن، حتی مسیحیانِ تحت حاکمیت مسلمانان نیز چنان در زبان عربی ماهر شدند که حتی زبان خودشان را نادیده گرفتند. راینهارت دوزی (Reinhart Dozy)، خاورشناس هلندی، در کتاب اسلام اسپانیایی (Spanish Islam)، میگوید:
«مسیحیان مسحور ادبیات عربی شده بودند. این مردان صاحب ذوق و سلیقه از نویسندگان لاتین بیزار شدند و فقط به زبان فاتحانشان مینوشتند.»
آلوارو (Alvaro)، نویسندۀ معاصر آن دوره، در مورد محبوبیت و رواج زبان عربی در اروپا میگوید. از صبحتهای وی میتوان به جایگاه واقعی این زبان در اروپا پی برد. در ادامه، میتوانید گوشههایی از صحبتهای آلورا را بخوانید:
- رفقای مسیحی من از اشعار و عاشقانههای اعراب حظ میبرند. آنان آثار الهیدانان و فلاسفۀ پیرو محمد را میخوانند تا سبک درست و زیبای زبان عربی را یاد بگیرند.
- مسیحیان جوانی که نبوغشان را به رخ میکشند فقط عربی میدانند و هیچ دانشی در مورد ادبیات یا زبانهای دیگر ندارد ؛ آنان کتاب های عربی را، با اشتیاق، میخوانند و در موردشان تحقیق و مطالعه میکنند؛ با صرف هزینههای گزاف، کتابخانههایی را از کتب عربی گردآوری میکنند و همه جا، مدح فرهنگ و معارف عرب را میگویند.
- این جوانان با نگاهی متکبرانه به کتب مسیحیت مینگردند و آنها را لایق توجه نمیدانند.
- مسیحیان زبان خود را فراموش کردهاند و از هزار نفرشان، فقط یک نفر میتواند نامهای به زبان لاتین نسبتاً خوب را برای دوستشان بنویسند! اما وقتی بحث نوشتن به زبان عربی به میان میآید، [اوضاع فرق میکند]؛ چندین نفر هستند که میتوانند احساسشان را، به بلیغترین شکل، به زبان عربی بیان کنند و حتی [به عربی] اشعاری بسرایند که اسلوبشان حتی از اسلوب اشعار خود اعراب نیز دقیقتر باشد.
همانطور که پیداست، ساکنان غیرمسلمانْ زبان عربی را به زبانهای خود ترجیح میدادند و این باعث میشد زبان عربی تاثیر قابل توجهی بر زبانهای رومی اسپانیا بگذارد. واژههای عربی، بهتدریج، وارد گویشها و لهجه های زبان اسپانیایی شدد، خصوصاً، در حوزههای علمی و فنی.
این وامگیری، صرفا،ً شانسی یا به دلیل افسون زبان عربی نبود، بلکه نتیجۀ تلاش مسیحیان اروپا برای تقلید از فرهنگ عربی بود؛ در آن عصر، فرهنگ عرب برجستهترین فرهنگ جهان بود.
ترجمۀ آثار عربی به زبانهای اروپایی: حرکت اروپا در مسیر پیشرفت
از قرن دهم به بعد، واژهها و اصطلاحات عربی در گویشهای اسپانیایی رواج پیدا کردند. این رواج گستردۀ واژههای عربی محرک بزرگی در تکامل تفکر اروپایی بود. پس فتح دوبارۀ تولدو به دست مسیحیان، آثار عربی به زبانهای اروپایی ترجمه شدند، انقلابی در تفکر مسیحی شکل گرفت و اروپا در مسیر پیشرفت گام برداشت.
بیتردید، پس از انجام این ترجمهها، واژههای عربی بسیاری به زبانهای اروپایی راه پیدا کردند. با وجود اینها، طی قرنهای متمادی، مورخان غربی نمیخواستند اشارهای به نقش مهمِ اعراب در تکامل اروپای مسیحی داشته باشند، اما واژههای عربیِ رایج در زبانهای اروپایی حاکی از نقش چشمگیر این زبان هستند.
تلاش برای زدودن رد پای زبان عربی
اسپانیاییها، پس از فتح مجدد، کوشیدند تا واژههای عربی را از زبان خود پاک کنند، اما امروزه، بیش از 8000 واژه و 2300 نام مکان باقی ماندهاند. با این حال، اسپانیایی و دیگر زبانهای اروپایی تنها زبانهایی نبودند که عربی به آنها غنا بخشید. بسیاری از زبانهای دیگر، خصوصاً در سرزمینهای مسلمان، از واژههای عربی اشباع شدهاند. 57 درصد پشتو، 42 درصد اردو و 30 درصد فارسی به زبان قرآن برمیگردد.
جنگهای صلیبی و گسترش زبان عربی
اسپانیا نقطۀ اصلی نفوذ اعراب بود، اما پس از فتح سیسیل و عربی سازی، گسترش بیشتری در اروپا پیدا کرد. علاوه بر این، شرکتکنندگان جنگ های صلیبی، که از شرق عرب متمدن بازمیگشتند، محصولات و ایدههای تازهای را با خود به اروپای قرون وسطی میآوردند.
پس از بازگشت این سربازان، زبان انگلیسی و دیگر زبانهای اروپایی با واژههای متعددی در حوزههای معماری، کشاورزی، غذا، تولید و علم و تجارت غنی شدند. بیشک، بسیاری از واژههای عربی موجود در زبانهای اروپایی نیز ریشه در همین لغات داشت.
در آن برهه از تاریخ، سرزمینهای مسلمان پیشرفتهترین سرزمینهای جهان بودند و این وامگیری کاملاً طبیعی بود.
امروز، انگلیسی زبانِ صنعت و علم است و واژههای آن وارد زبانهای خارجی میشود، درست مانند زبان عربی در دوران جنگهای صلیبی.
جنگهای صلیبی و راهی شدن تجار اروپایی به سوی سرزمینهای عربی
همۀ اهالی شمال اروپا در این نزاعِ مذهبی شرکت داشتند. در اصل، شرکتکنندگان جنگهای صلیبی در خاورمیانه، جنگ به پا کردند، اما گاهی نیز، در سیسیل و اسپانیا شمشیر از غلاف بیرون کشیدند. در هر صورت، هر کجا که این سربازان مسیحی با مسلمانان در ارتباط بودند، با محصولات جدیدی آشنا میشدند که در سرزمینهای عرب تولید شده بودند.
این محصولات پرطرفدار شدند، در نتیجه، تاجران برای تجارت راهی سرزمینهای عربی شدند. در نتیجه، تاجران و جنگجویان وسیلۀ انتقال واژههای عربی به زبانهای اروپایی بودند.
راهیابی واژگان عربی به زبان انگلیسی
انگلیسی نیز، به عنوان زبانی اروپایی، این واژهها را در خود پذیرفت. واژههای جدید همواره به این زبان اروپایی راه مییافتند. بعدها، زباهای فرانسوی و پرتغالی ابزاری برای برخی از این انتقالها شدند. البته، این جریان ورود واژهها متوقف نشده است و همچنان، ادامه دارد.
این فرایند وامگیری از واژههای عربی، که در اوایل قرون وسطی آغاز شد، سهم بهسزایی در غنای زبان شکسپیر داشت. اگر امروز، واژهنامه های زبان انگلیسی را ورق بزنیم، به کلمات با ریشه عربی برمیخوریم.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید مطالعاتِ پژوهشگران واژهنامه ریشهشناسی اسکیتس ( Skeats Etymological Dictionary ) حاکی از آن است که در فهرست زبانهای اثرگذار بر غنای واژگان انگلیسی، زبان عربی در رتبه هفتم قرار دارد. در این فهرست، پیش از زبان عربی، زبانهای یونانی، لاتین، فرانسوی، آلمانی، اسکاندیناویایی و گروه زبان های سلتیک (Celtic) قرار دارند.
در زبان انگلیسی، بیش از هزاران واژه خاستگاه عربی دارند یا اینکه از زبان عربی وارد زبان انگلیسی شدهاند. امروزه، بسیاری از این واژهها، بهندرت، کاربرد دارند و برخی حتی منسوخ شدهاند، اما در واژهنامههای انگلیسی یافت میشوند. با این حال، واژههای اشتقاقی عربی در انگلیسی روزمره کماهمیت نیستند. حدوداً 500 واژۀ از این دست، همواره، در مکالمات روزمره انگلیسی زبانان وجود دارد.
وجود این وامواژههای عربی در زبان و زندگی روزمره مردم حاکی از آن است که اعراب تقریباً در همۀ حوزههای زندگی مردم نقش داشتهاند. نمونههایی از واژههای متداول با خاستگاه عربی این نقش را بهخوبی نشان میدهند.
رد پای زبان عربی در زبان انگلیسی
واژههای عربی را در تمام وجوه زندگی اروپایی میبینیم. در ادامه، میتوانید میزان نفوذ زبان عربی را در زبان انگلیسی مشاهده کنید.
- در معماری: alcove (القبه)، ogive (الجب)، و baroque (بورقا)؛
- حیوانات و پرندگان: albatross (القطرس)، camel (جمل)، gazelle (غزال)، giraffe (زرافه)، jerboa (یربوع)، monkey (میمون)، nacre (نقاره)، popinjay (ببغاء)، و tuna (تن)؛
- در صنعت پارچه و پوشاک: caftan (کفتان)، camlet (خمله)، chiffon (شاف)، cotton (قطن)، fustian (فسطاط)، gauze (غزه)، jupe (جبه)، macramé (مقرمه)، mohair (مخیّر)، muslin (موصلی)، sandal (صندل)، sash (شاش)، satin (زیتونی)، tabby (عتابی) و taffeta (تفته)؛
- در حوزه مواد شیمیایی، رنگها و مواد معدنی: alkali (قلیا)، amalgam (الجمع)، antimony (الاثمد)، arsenic (الزرنیخ)، azure (لاجورد)، bismuth (اثمد)، borax (براق)، camphor (کافور)، cinnabar (زنجفر)، carmine (قرمزی)، crimson (قرمز)، elixir (الاکسیر)، gypsum (جیبس)، kale (قیل)، lacquer (لاک)، musk (مشک)، myrrh (مُر)، natron (نطرون)، realgar (رهج الغار)، scarlet (سکلات)، soda (سودا)، talc (طلق)، و zircon (زرقان)؛
- در حوزه غذا و نوشیدنی: alcohol (الکحول)، apricot (البرکوک)، artichoke (الخورشوف)، arrack (ارک)، banana (بانان)، candy (قند)، cane (قناه)، caramel (قناه)، caraway (کرویا)، carob (خرّوب)، coffee, cafe (قهوه)، cumin (کمون)، jasmine (یاسمن)، julep (ج(گ)لاب)، kabab, kabob (کباب)، lemon, lemonade, lime (لیمون)، mocha (موکا – شهری بندری در یمن)، orange (نارنج)، saffron (زعفران)، salep (ثعلب)، sesame (سیمسیم)، sherbet (شربة)، sherry (شریش – نام عربی شهر خرز ده لا فرونترا در آندلس)، spinach (اسبناخ)، sugar (شکر –تقربباً همۀ زبانهای اروپایی این واژه را وام گرفتهاند)، sumach (سماق)، syrup (شرب)، tamarind (تمر هندی)، tangerine (تنجه – نام عربی برای تنجیر، مراکش)، tarragon (ترخون)، turmeric (کورکوم)، و tuna (تن)؛
- در حوزۀ جغرافی و ناوبری: admiral (امیرالبحر)، Alhambra (الحمرا)، canal (قناه)، Gibraltar (جبلالطارق)، monsoon (موسم)، safari (صفاره)، sahara (صحرا)، Saracen (شرقیین)، Trafalgar (طرفالغار)، typhoon (طوفان)، xebec (شعبک)، و Zanzibar (زنجبار)؛
- در خانه و زندگی روزمره: adobe (التب)، cable (حبل)، calabash (خربزه یا قرع یبیسه)، carafe (غرافه)، carboy (قربه)، divan (دیوان)، genius (جن)، hazard (الزهر)، jar (جره)، kismet (قسمة)، massage (مس)، mattress (مطرح)، mulatto (موولاد)، nabob, Nob Hill (نعیب)، ottoman (عثمان)، و sofa (صفه)؛
- در موسیقی و ترانه: fret (فرد)، guitar (غیتار)، hocket (ایقاع)، lute (عود)، tabor, tambour (تنبور)، timbal (طبل)، و troubadour (طربالدار)؛
- در تئاتر macabre (مقبره): assassin (حشاشین)، ghoul (غول)، mafia (معافی)، mumy (مومیا)، و massacre (مسلخ)؛
- در حوزۀ تزئینات شخصی: amber (عنبر)، attar (عطر)، cameo (چوماهان)، civit (زبد)، henna (حنا)، lapis lazuli (لاجورد)، mask, mascara (مسخره)، sequin (سکه)، و talisman (طلسم)؛
- در دنیای گیاهان: alfalfa (الفشفشه)، anil (النیل)، crocus (کورکورن)، hashish (حشیش)، lilac (لیلاک)، و safflower (اصفر)؛
- در علم و ریاضی: almanac (المناخ)، alchemy (الکیمیا)، alembic (الانبیق)، algebra (الجبر)، algorism (الخوارزمی)، average (عوار)، caliber (قالب)، carat (قیراط)، chemistry (الکیمیا)، و cipher, zero (صفر)؛
- در حوزه آسمان: auge (اوج)، azimuth (السمت)، nadir (نظیر)، zenith (سمتالراس)، و ستارگان: aldebaran (الدبران)، Achernar (آخرالنهر)، Algol (الغول)، Alphard (الفرد)، Altair (الطیر)، Betelgeuse (ابطالجوزا)، Deneb (ذنب)، Fomalbaut (فمالحوت)، Menkar (منقار)، Merak (مراقالدب)، Mizar (مئزر)، Rigel (رجل)، و Vega (النسرالواقع)؛
- در حوزه ورزش: racket (راه)، و tennis (تنیس)؛ و
- در تجارت و بازرگانی: arsenal (دارالصناعه)، bazaar (بازار)، cafe (قهوه)، cheque (سک)، dragoman (ترجمان)، magazine (مخزن)، ream (ریزما)، tare (تره)، traffic (تفریق)، و tariff (تعرفه).
وامواژههای عربی فقط وجهی از تاثیر زبان عربی روی انگلیسی هستند. علاوه بر این، واژهها و اصطلاحات انگلیسی متعددی وجود دارند که ترجمه تحت اللفظی از عربی هستند. Amygdala ترجمۀ مستقیم از واژه عربی اللوزتین است؛ dura mater و pia mater، بهترتیب، نسخههایی از الامالصلبه و امرقیقه هستند. primum mobile شکل تحتاللفظی المحرکالاول است؛ sine نسخۀ انگلیسی جیب است؛ و surd ترجمۀ جذرالاصم است.
نفوذ زبان عربی در زبان انگلیسی متوقف شده است.. طی چند سال گذشته، برخی واژههای عربی وارد زبان انگلیسی شدند، از جمله، Ayatollah، آیتالله؛ Hezbollah یا Hizballah، حزب الله؛ hummus، حمص؛ intifada، انتفاضه. این واژگان تازهوارد بدل به بخشی از بدنۀ زبان انگلیسی شدهاند.
نقش اعراب در پیشرفت ریاضی در اروپا
همانطور که تا به اینجا مشاهده کردید، اعراب تاثیر چشمگیری بر زبان و فرهنگ جوامع غربی داشتهاند، اما اثرگذاری آنها فقط محدود به واژگان نیست. در واقع، ورود اعداد عربی به نظام اعشاری توانست انقلابی را در خود زندگی ایجاد کند. بیتردید، قبل از فراگیری کاربرد اعداد عربی در اروپا، اعداد رومیِ بدشکلْ تکامل ریاضی را به عقب انداختند.
بین قرنهای سیزدهم تا هفدهم، اروپای لاتین، بهتدریج، با اعداد عربی آشنا شد. تا حد زیادی، تجارت بین جهان مسیحی و اسلامی سبب این آشنایی شد.
اما اروپاییها در برابر پذیرش مقاومت هایی نیز کردند و پنج قرن طول کشید تا اروپای مسیحی این اعداد را، به طور کامل، بپذیرد. با این همه، اروپا، پس از این پذیرش، قرون تاریک را پشت سر گذاشت.
در قرون دوازدهم و سیزدهم، ترجمۀ آثار ریاضیدانانی مانند خوارزمی، از ریاضیدانان مسلمان ایرانی و پایهگذار علم جبر، جابر ابن افلح، اهل سویل، و مسلومه المجریطی، که نامش برگرفته از نام عربی مادرید (یعنی ماجریت) است، نقش مهمی را در قرار گرفتن اروپا در مسیر پیشرفت داشت.
سخن آخر
سرگذشت زبان عربی و نحوه و میزان نفوذش در زبانهای اروپایی حاکی از نقش موثر این زبان در پیشرفت این قاره است. البته، امروز، این اثرگذاری کمرنگتر شده است، اما متوقف نشده است. زبانی که اعراب و مسلمانانْ آن را «زبان بهشت» میدانند، همواره، از جایگاهی ویژه در جهان برخوردار است.
حفظ الله لواء لغتی الاصيلة الفصيحة البليغة