40 معادل فارسی عالی از دوره ابتدایی فرهنگستان ایران
جالب است که بدانیم نهادی که امروز به نام فرهنگستان زبان و ادب فارسی فعالیت میکند، ریشه در انجمنی بسیار قدیمی به نام «فرهنگستان ایران» دارد. فرهنگستان ایران در خرداد 1314 با هدف حفظ و ترقی زبانمان تشکیل شد. طبق اساسنامه، این انجمن تحت نظر وزارت معارف کار میکرد و اهداف آن به شرح زیر بود.
اهداف فرهنگستان ایران:
- تولید واژگان در تمام زمینههای علمی که حتیالامکان فارسی باشد.
- پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامناسب.
- تعیین قاعده برای پذیرفتن کلمات بیگانه در فارسی یا رد آن و سعی در معادلیابی.
- جمعآوری لغات و اصطلاحات و اشعار و موارد مشابه.
- تشویق شعرا و نویسندگان به خلق شاهکارهای ادبی.
- تشویق دانشمندان به تالیف و ترجمه کتاب سودمند به فارسی فصیح.
- مطالعه در اصلاح خط فارسی
مهمترین هدف از تشکیل فرهنگستان ایران یافتن معادل فارسی مناسب برای واژگان خارجی بود. در ابتدا، ریاست فرهنگستان ایران با محمد علی فروغی بود و در ادامه حسن وثوق ریاست این انجمن را به عهده گرفت. البته، فرهنگستان مدتی پس از شروع منحل شد تا با اساسنامهای جدید و ریاست وزیر معارف وقت شروع به کار کند. به این ترتیب ریاست فرهنگستان به نوبت با تغییر وزیر تغییر میکرد. فرهنگستان ایران در طی مدت فعالیت خود که تا سال 1325 ادامه داشت توانست معادلهای بسیاری برای واژگان خارجی تصویب کند که بسیاری از آنها بخصوص در حوزههای حقوقی، زیستشناسی و صنعت کاملاً پذیرفته و جاافتاده شدهاند. فرهنگستان ایران در سال 1319 دفتری از فعالیتهای خود را با عنوان «واژههای نو» به چاپ رساند. آنچه در ادامه میخوانید گلچینی از واژگان و معادل فارسی آنهاست که توسط فرهنگستان اول ایجاد شدهاست.
واژگان خارجی و معادل فارسی مناسب آنها:
- آتشنشان: Firefighter
- آمار: Statistics
- استوارنامه: Letters of credence
- انگشتنگاری: Dactyloscopy
- بخشنامه: Circular letter note
- بیمه: Insurance
- پایاننامه: Thesis, dissertation
- پرداختنی: Payable
- تنخواهگردان: Fond de roulment (Revolving fund)
- تکلپهای: Monocotyledon
- جناغ سینه: Sternum
- جنین: Fetus
- چین: Fold
- چینهشناسی: Stratigraphy
- حسابدار: Accountant
- خبرگزاری: News agency
- خواهان و خوانده: Defendant Plaintiff
- درآمد: Income
- درشتنی و نازکنی: Tibia,Fibula
- ریگ، شن و ماسه: Pebble,Gravel,Sand
- زمینشناسی: Geology
- زند زیرین و زند زبرین: Ulna,Radius
- سازمان: Organization
- سنجاقک: Damselfly
- شهردار: Mayor
- صندوقدار: Cashier
- غده: Gland
- فرجام: Cassation
- فرسایش: Erosion
- قرارداد: Contract
- کلانتری: Commissariat
- کیسهداران: Marsupial
- گاوصندوق: Safe
- گشتاور: Moment
- مهره داران: Vertebrate
- مویرگ: Capillary
- نوسنگی: Neolithic
- هاگ: Spore
- هواپیما: Airplane
- هواشناسی: Meteorology
در دهه هشتاد، این واژگان مجدداً با طرح و نگارش پاکیزهتر و جدیدتر به همت حسن کیانوش با عنوان «واژههای برابر فرهنگستان ایران» توسط انتشارات سروش به چاپ رسیده است. خوانندگان برای مطالعه بیشتر میتوانند به کتاب مذکور مراجعه کنند. در این کتاب به این نکته اشاره شدهاست که تمامی واژگانی که معادل فارسی آنها در فرهنگستان دوره اول تهیه شده، در واقع، جزء قوانین مصوب هیأت وزیران محسوب میشده و استفاده از آنها در ادارات دولتی و مکاتبات رسمی الزامی بوده است. در واقع، دفتر «واژههای نو» فرهنگی قانونی است.
نظر شما درباره واژگانی که از این دفتر گردآوری شدهاست و معادلهای فارسی انتخاب شده چیست؟ آیا شما فرهنگستان و دفاتری را که این انجمن در نسلهای مختلف کاری خود چاپ کردهاست میشناسید؟ خوشحال میشویم نظر شما را درباره معادلهای زیبا و قوی و معادلهای ضعیف فرهنگستان بدانیم.
ممنون از اطلاعاتی که در اختیار ما گذاشتید
کلمه عربی جنین مسلما پیشتر وجود داشته. اینطور نیست؟
خواننده گرامی، اشاره شما صحیح است و ظاهرا این واژه صرفاً انتخاب و تصویب شده است.
با سلام و عرض ادب و ارادت و سپاس از آگاهی که رساندید
تلفظ کلمه قابل استفاده به اشتباه با کسره زیر ب. و. ا. بکار میرود در حالی که باید با ضمه خوانده شود (قابُل اُستُفاده)
چرا؟ مطلب بسیار عجیبی فرمودید. توضیح بفرمایید لطفا.
«قابل» که یکی از کلمات بسیار پرکاربرد است و تقریبا تردیدی در تلفظ آن نیست،
«استفاده» هم فعل معتلی است که به باب استفعال رفته.
به چه دلیل تلفظ هر دو باید با ضمه باشد؟
بببخشید کلمه سلول از کدام فرهنگ و زبان وارد زبان فارسی شده است
فرانسوی. فارسی آن «یاخته» است.
فرانسوی. فارسی آن «یاخته» است.
درود و سپاس. بهتر است پیامگزاری یا بنگاه پیامرسانی به جای خبرگزاری، رویان به جای جنین و پیمان به جای قرارداد به کار برده شود. گسترش برابرهای فارسی به تلاش بیشتر و ژرفتری نیاز دارد. به امید روزی که زبان شیوا و دلنشین فارسی با هماهنگی و همافزایی، هستی و چیستی خود را بازیابد و توانمندی فزایندهاش را در رساندن پیامهای رسا به همگان بشناساند.
پویا و پاینده باشید