امروزه، رشد خیرهکنندهی علم و فناوری را مدیون میلیونها کارشناس و متخصص از ملیتهای متفاوتیم که در صدها زمینه تخصصی فعالند. طبیعتاً نباید از نقش زبان و نگارش در فرایند تحولات علمی غافل شد. در حقیقت، گزارشها، مقالات و ترجمه های فنی همواره ما را از پیشرفتهای روزافزون در زمینههای علمی متنوع آگاه کردهاند. جدای از نویسندهها، که همواره نقشی مهم در آگاهسازی مردم از دستاوردهای بشری داشتهاند، مترجمها نیز با برگردان متون علمی، نقشی چشمگیر در این فرایند ایفا کردهاند. در این میان، هنگامی که صحبت از ترجمه متن علمی میشود، توانایی مترجم برای ارائه ترجمه تخصصی یکی از مسائل کلیدی به شمار میرود.
ترجمه تخصصی چیست؟
ترجمه تخصصی را باید فرایندی دانست که در آن متونِ مرتبط با حوزههای مختلف علمی و فنی از زبان مبدا (source language) به زبان مقصد (target language) ترجمه میشوند. بهعبارت دیگر، ترجمه تخصصی نیاز به استفاده از مترجمی دارد که یا در آن حوزه تحصیل کرده باشد یا در طول فعالیت حرفهای خود متون فراوانی را در آن زمینه ترجمه کرده باشد. چنین کارشناسی نه تنها با اصول نگارش و ویرایش آشنایی دارد بلکه بر اصطلاحات تخصصی آن حوزه نیز اشراف دارد.
متون بیشماری به ترجمه تخصصی نیاز دارند. کتابها و مقالاتِ ژورنالهای علمی، پزشکی و فنیمهندسی نمونههایی هستند که باید با نگاهی متفاوت به محتوایشان نگریست. در این نوع متون، اولین معنایی که به ذهن میرسد یا در فرهنگهای لغت یافت میشود لزوماً درستترین معنا نیست. در نتیجه، مترجمها باید با هر واژهای که مواجه میشوند تمام معادلهایش را مرور کنند. گاهی اوقات معادل مورد نظر در هیچ فرهنگ لغتی یافت نمیشود و برای معادلیابی حسابشده باید مقالات و کتابهای متنوعی را در آن حوزه مطالعه کنند. به این ترتیب، در موارد متعدد زمانی طولانی صرف معادلگزینی میشود. علاوه بر این، برخی رشتهها ممکن است ادبیات خاص خود را داشته باشند و مفاهیمشان به شکلی بیان شود که برای خوانندهی عام نامانوس باشد. در این صورت، مترجم متن مذکور باید با لحنی مناسب مفهوم مورد نظر را انتقال دهد.
هزینهی ترجمه تخصصی با توجه به جفت زبانی و زمینه متن مورد نظر متغیر است. برای مثال، ترجمه از زبان روسی یا ژاپنی از ترجمههای انگلیسی پرهزینهتر است. زیرا مترجمان کمتری به آنها تسلط دارند. همچنین، متنهای پزشکی، فلسفی یا حقوقی هزینهی بالاتری دارد، زیرا زمان بیشتری باید صرف معادل یابی و درک مفاهیم آنها شود.
در ادامه، به معادل یابی چند اصطلاح تخصصی میپردازم:
functional group در شیمی:
برای بررسی کردن این اصطلاح تخصصی ابتدا باید معنی functionalization را بدانیم. در شیمی، functionalization را «عاملدارسازی» و فعل آن را «عاملدار کردن» ترجمه میکنند. برخی مترجمها این واژه را «کارکردی کردن» معنا میکنند که ترجمهای غیرتخصصی است. باید، مانند سایر واژهها، functionalization را نیز با توجه به کانتکست معنا کرد؛ چنانچه به مقالات و کتابهای منتشر شده در حوزهی شیمی مراجعه کنیم بهکرات با معادل «عاملدار کردن» برخورد خواهیم کرد.
همچنین، ممکن است functional group را نیز در متون حوزهی شیمی مشاهده کنیم؛ این اصطلاح را «گروه عاملی» ترجمه کردهاند.
The areas of major concern are where foods include insoluble, indigestible, and potentially bio-persistent nano-additives (for example, metals or metal oxides) or functionalized nanomaterials.
بیشترین نگرانی زمانی بروز میکند که مادهی غذایی حاوی نانوافزودنیهای نامحلول، هضمناپذیر، و بهطور بالقوه مقاوم در برابر تخریب زیستی یا نانومواد عاملدارشده است.
ساختارهای شیمیایی در شیوهنامه ACS
نشاسته طبیعی و اصلاح شده (native starch and modified starch)
چند سال پیش هنگام مطالعۀ یکی از پروژههای دانشجویی با ترکیب «نشاستۀ بومی» برخورد کردم. به نظرم «نشاستۀ بومی» معادلی عجیب در مقابل native starch بود. با مراجعه به فرهنگ وبستر به این نتیجه رسیدم که یکی از معادلهای مناسب که میتوان برای واژۀ native نوشت «طبیعی» است. همچنین، با مراجعه به کتاب مبانی فناوری غلات نوشتۀ دکتر ناصر رجب زاده (ص 121) با جملۀ زیر برخورد کردم:
«نشاستۀ طبیعی در آب سرد غیرمحلول است.»
در پاورقی این کتاب برای «نشاستۀ طبیعی» از معادل native starch استفاده شده است. در نتیجه، مطمئن شدم که معادل مناسب برای native در چنین متنی «طبیعی» است.
با شنیدن اصطلاح نشاستهی طبیعی شاید این فکر به ذهن خطور کند که قاعدتاً باید نشاستهی غیرطبیعی هم وجود داشته باشد. نشاستهی غیرطبیعی در صنایع غذایی modified starch یا «نشاستهی اصلاح شده» نامیده میشود. ویژگیهای نشاستهی طبیعی را با استفاده از روشهای فیزیکی، آنزیمی یا شیمیایی تغییر میدهند و به نشاستهی اصلاح شده تبدیل میکنند.
Native starch granules are semi-crystalline and resist hydrolysis by amylases.
خرید ناتمام یا «ترک سبد خرید» (cart abandonment)
در تجارت الکترونیک، زمانی که مشتری بالقوه سبد خریدش را پر میکند اما فرایند خرید را ناتمام میگذارد از اصطلاح cart abandonment استفاده میکنند. «نرخ ترک سبد خرید» شاخصی مهم برای سایتهای تجارت الکترونیک است، زیرا اگر میزان آن بالا باشد، احتمالاً مشتریهای آنلاین تجربه کاربری (user experience) مناسبی نداشتهاند یا پروسهی فروش ضعیف بوده است.
Industry reports have indicated that the shopping cart abandonment rate in the mobile channel is much higher than in the desktop-based online channel (Kibo, 2016), resulting in high economic losses. (science direct)
گزارشها نشان میدهند میزان ترک سبد خرید در کانالهای تلفن همراه بسیار بالاتر از کانالهای آنلاین مبتنی بر دسکتاپ است.
سند مالکیت (Title Deed)
در حالت عادی ممکن است title را عنوان و deed را عمل و کردار ترجمه کنند. با این حال، title deed در متون حقوقی معنای «سند مالکیت» دارد.
Any condition in a title deed of immovable property prohibiting or restricting ownership, occupation or use of such property by any person who is a member of a particular race or class, must be omitted from all subsequent deeds (see s 28 of the General Law Amendment Act 101 of 1969).
در سند مالکیتِ اموال غیرمنقول، هر شرطی که مالکیت، سکونت یا استفاده از اموال غیرمنقول را برای شخصی که عضو نژاد یا طبقهای خاص است ممنوع یا محدود کرده باشد باید از این پس از تمام اسناد حذف شود.
محصول/حاصل ضرب (product)
یکی از معانی product «محصول» است، اما معانی دیگری هم دارد و نباید تنها به دمدستترین معادلش توجه کرد. دیگر معنایی که از آن برداشت میشود «حاصلضرب» است.
In this scheme, a unique prime number is assigned to each node of the XML tree and the node label is the product of its parent’s label and its own assigned prime number.
در این اسکیما، به هر گره در درخت XML یک عدد اول یکتا اختصاص میدهند و برچسب گره حاصلضرب برچسب والد آن و عدد اول اختصاصی خودش است.
همچنین، در تعریف معادله جرم-انرژی از واژهی product استفاده شده است:
Mass–energy equivalence defines the energy E of a particle as the product of mass (m) with the speed of light squared (c2).
براساس معادلهی جرم و انرژی، انرژی ذره (E) حاصلضرب جرم (m) در مجذور سرعت نور (c2) است.
بهلطف سرعت جهانیشدن کسبوکارها و رشد سریع علوم، ترجمه صنعتی است که شاید هیچ گاه از جنبوجوش نیفتد و حتی هوش مصنوعی و جدیدترین فناوریها هم نتوانند جایگزین مترجمهای حرفهای شوند. در این میان، بهنظر نمیرسد تقاضا برای ترجمه تخصصی هیچ گاه کاسته شود. در این پست تعریفی کلی از آن ارائه شد و پنج نمونه از اصطلاحاتی که باید تخصصی ترجمه شوند بررسی شدند.