کاربرد اشتباه و رایج 12 کلمه انگلیسی
یکی از وظایف ویراستاران زبان انگلیسی بررسی دقیق کلمات و عبارات به کار رفته در جملات مقاله یا متن انگلیسی و تصحیح کلماتی است که به اشتباه به کار رفته یا جابهجا استفاده شدهاند. در ادامه، 12 مورد از کلمات و عباراتی را مرور میکنیم که احتمال کاربرد اشتباه آنها بالا است.
کاربرد اشتباه 12 کلمه انگلیسی و تصحیح آن:
1. awhile / a while
کلمه awhile از قیدها و به معنی «برای زمانی کوتاه» است. این کلمه نباید با حرف اضافۀ for به کار رود. چرا که خود این کلمه به صورت ضمنی حرف اضافۀ for را در معنای خود دارد. عبارت دو کلمهای a while، یک phrase و به معنی یک بازۀ زمانی است.
دو جملۀ زیر بر همین اساس ویرایش انگلیسی شدهاند:
Wait for awhile before testing the sample.
Wait for awhile a while before testing the sample.
2. bi / semi
این دو پیشوند هنگامی که درباره زمان به کار گرفته میشوند، دو معنای متفاوت دارند. پیشوند bi به معنی «دو» یا «هر دو بار» است. مثلاً، کلمۀ bimonthly به معنی «هر دو ماه یک بار» است. پیشوند semi در بحث زمان، با دو هدف به کار میرود: یا به معنی «در نیمه یا میانۀ یک بازه» است یا اینکه به «دو بار رخ دادن در یک بازه» اشاره دارد. مثلاً، کلمۀ Semimonthly به معنی «دو بار در یک ماه» است، مثل نشریهای که دو بار در ماه منتشر میشود. هر دو پیشوند معمولاً به جزء بعد از خود متصل میشوند و لازم نیست از خط تیره یا فاصله بین آنها استفاده شود.
3. continual / continuous
قید continual به معنی «مکرر یا متناوب» و برای توصیف کار یا اتفاقی است که بسیار رخ میدهد، مثلاً:
Writing well requires continual practice.
قید continuous به معنی بی وقفه اتفاق افتادن است. (اگر معادل خوبی به فارسی به نظرتان میرسد لطفاً آن را در بخش نظرات بیان کنید.) مثلاً در این عبارت:
The continuous roar of the machinery without interruption
4. due to / because of
از عبارت Due to که به معنی «ایجاد شده به علت …» است، تنها بعد از افعال ربط استفاده میشود و اگر بخواهیم بدون فعل ربط چنین مفهومی را بیان کنیم از because of استفاده میشود. مثال با استفاده از فعل ربط was:
His absence was due to work-related injury.
He left work due to because of illness.
5. e.g. / i.e.
حرف اختصاری e.g. ابتدای واژگان عبارت لاتین “exempli gratia” و به معنی for example است. در مقابل، حرف اختصاری i.e. ابتدای واژگان عبارت لاتین id est است. این حرف اختصاری زمانی که بخواهیم توضیح بیشتری درباره جمله یا عبارتی بدهیم استفاده میشود و معادل آن that is است. توجه کنیم هر دو عبارت for example و that is کلماتی کاملاً صحیح و آشنا برای خواننده انگلیسی زبان هستند و استفاده از آنها در متون فنی نیز صحیح است. پس، تا جای ممکن از حروف اختصاری گفته شده استفاده نکنید مگر اینکه در چاپ نوشته به کمبود جا بر بخورید. ولی اگر به دلیل کمبود فضا از این دو عبارت استفاده میکنید، نکات زیر رعایت شود:
- هر دو حرف اختصاری باید به صورت ایتالیک نوشته شوند.
- اگر جمله یا عبارت قبل از i.e. یا e.g. مستقل از جمله یا عبارت بعد از آن مفهوم باشد، قبل از آن سمی کالن و بعد از آن کاما بگذارید:
The conference reflected international viewpoints; i.e., Germans, Italians, Japanese, Chinese, and Americans gave presentations.
- اگر جمله قبل از این دو حرف اختصاری با جمله یا عبارت بعد از آن کامل میشود، قبل و بعد از آن از کاما استفاده کنید:
The conference included speakers from five countries, i.e., Germany, Italy, Japan, China, and the United States.
6. fortuitous / fortunate
هر دو قید برای توصیف نحوۀ رخ دادن یک اتفاق به کار میروند. زمانی که اتفاقی fortuitous باشد یعنی تصادفی و شانسی بوده است و طرح و نقشهای برای آن وجود نداشته است. در این صورت، اتفاق مذکور ممکن است خوششانسی یا بدشانسی تلقی شود یا اصلاً خنثی باشد. مثال:
My encounter with the client in Denver was entirely fortuitous; I had no idea he was there.
زمانی که رویدادی fortunate باشد، یعنی بر اثر خوششانسی اتفاق افتاده است و مطلوب بوده است. مثال:
Our chance meeting had a fortunate outcome.
7. illegal / illicit
اگر مفهومی illegal باشد، یعنی قانون آن را منع کرده و غیر قانونی است. اگر مفهومی illicit باشد، یعنی قانون یا عرف آن را منع کردهاست. رفتاری که illicit باشد الزاما غیرقانونی نیست اما خارج از عرف اجتماعی تلقی میشود و ممکن است به نارضایتی دیگران منجر شود.
8. kind of or sort of / rather or somewhat or somehow
در ابتدا بدانیم استفاده جابهجا از kind of و sort of مجاز است و میتوانند برای بیان نوع یا کلاسی از مفاهیم استفاده شود.
the bird looked sort of liked a sparrow.
در متون علمی و فنی، استفاده از kind of یا sort of به جای عباراتی مثل rather than یا somewhat باعث کاهش دقت و وضوح مطالب نوشته شده میشود و بهتر است جمله اساساً دوباره نوشته و واضح شود. در مثال زیر جمله زیر ویرایش انگلیسی نشده است بلکه، ویراستار با کمک گرفتن از نویسندۀ اصلی، دقت لازم را به جمله داده است:
It was kind of a bad year for the company.
The company’s profits fell 10 percent last year.
9. media / medium
کلمه media جمع medium است و همیشه باید با شکل جمع افعال به کار رود. واضح است که این دو کلمه نباید به جای هم استفاده شوند. مثلاً:
Many communication media are available today.
The Internet is a multifaceted medium.
10. pseudo / quasi
پیشوند pseudo به معنی اشتباه یا جعلی بودن است. این پیشوند معمولاً بدون خط تیره به کلمۀ اصلی متصل میشود، مگر اینکه کلمۀ اصلی با حرف بزرگ نوشته شود. مثل کلمات pseudoscience یا pseudo-Newtonian. این پیشوند گاهی اوقات با پیشوند quasi اشتباه گرفته میشود. پیشوند quasi به معنی مشابه و نظیر است و معمولاً با خط تیره به کلمۀ اصلی متصل میشود. مثلاً این عبارت:
quasi-scientific theories
11. strata / stratum
کلمۀ stratum به معنی لایهای از مواد است و کلمۀ strata شکل جمع آن است. بنابراین، این دو کلمه را نباید جابهجا به کار برد:
The land’s strata are exposed by erosion.
Each stratum is clearly visible in the cliff.
12. wait for / wait on
استفاده از wait on در نوشتار منحصر است به مواردی نظیر پذیرایی از مهمانان و مشتریان و پیشخدمتی. مانند این جمله:
We need extra staff to wait on customers.
بنابراین نباید از آن به جای wait for استفاده شود:
Be sure to wait on wait for Ms. Garcia’s approval.
منبع: Handbook of technical writing 9th edition
با سلام و تشکر از مطالب ارزشمند شما
continuous: بی مکث، پیوسته، مدام
سلام
ممنون از معادلهای پیشنهادی و حضور شما
مورد دوم استثناهایی هم دارد. مثلاً واژه biannual به معنای «سالی دو بار» یا «ششماه یک بار» است.
ممنون از حضور و دقت شما
عالی بود
ممنون
معادل continuous در متون فارسی لاینقطع به کار میره. که خب البته فارسی نیست ولی خیلی مرسومه
سلام، خیلی ممنون از مطالعه نوشته و معادلی که پیشنهاد دادید
مفید و آموزنده؛ خسته نباشید.
Continuous؛ مستمر
با تشکر از این مطالب بسیار آموزنده!
فقط این که پیشوند bi در هنگام اتصال به قیدهای زمان، می تواند معنی «دو بار رخ دادن در یک بازه» هم داشته باشد. مثلا bimonthly می تواند در دو معنا به کار رود: یکی به معنی «هر دو ماه یک بار» و دیگری به معنی «دو بار در یک ماه»؛ که این معنی دوم کاملا مشابه معنی کلمه semimonthly است.