فاصلهگذاری پس از «به» در نگارش فارسی
بهروزرسانی یا بروزرسانی؛ بهنظر یا بنظر؛ ...
نیمفاصله و قواعدش از بحثهای سردرگمکنندهی ویرایش فارسی است. برای فراگیریِ شیوهی درج نیمفاصله و اهمیت آن به مقاله «نیمفاصله یا نیم فاصله؟ مسئله این است!» مراجعه کنید.
در بحث فاصلهگذاری، یکی از پرسشهایی که ممکن است نویسندهها و مترجمها مطرح کنند چگونگی نوشتن واژهها یا عبارتهایی است که یکی از اجزای تشکیلدهندهشان «به» است.
شاید هنگام ترجمه یا نگارش، از خودمان پرسیده باشیم:
- بروزرسانی درست است یا به روزرسانی؟
- بنظر درست است یا به نظر؟
- بخصوص درست است یا به خصوص؟
- جابجا درست است یا جا به جا؟
فرض کنیم به روزرسانی، به نظر، به خصوص و جا به جا درست باشد. آیا بهتر نیست «به» را با نیمفاصله بنویسیم: جابهجا؛ بهروزرسانی؛ بهنظر؛ بهخصوص.
نکتهی مهم: منظور از «درست بودن» چیست؟ در واقع، منظورمان کاربرد آنها در رسمالخط کنونی زبان فارسی و توصیهی فرهنگستان به استفاده از آنها است. قطعا،ً در نوشتههای قدیمی، و حتی نوشتههای معاصر، تمام نمونههای فوق را مشاهده میکنیم؛ بنابراین، در جایگاهی نیستیم که بخواهیم از آنها ایراد بگیریم. هدف تدوینکنندههای این دستورالعملها یکدستسازیِ خط فارسی و پیشگیری از آن چیزی است که در ابتدای مقاله، آن را سردرگمی نامیدیم. البته، در شیوهنامه و دستورالعملهای شبکهی مترجمین، ملاکْ استفاده از دستور فرهنگستان است.
در ادامه با ذکر مثال به پرسشهای فوق پاسخ میدهیم.
«به» میانوند
«به» اگر بین دو اسم به کار رفته باشد (میانوند)، باید آن را با نیمفاصله نوشت. برای مثال:
جابهجا؛ لحظهبهلحظه؛ …
در حقیقت، آن را با نیمفاصله، از واژههای قبل و بعدش جدا میکنیم.
مثال:
تنها هدف این کتاب کمک به شماست تا بتوانید لحظه به لحظه اعجاب را تجربه کنید.
لحظهبهلحظه درست است.
بزرگ شدنم هیچوقت این اجازه را به من نداد که از آزادی و خوشگذرانی گاه به گاه احساس گناه کنم.
گاهبهگاه درست است.
باید درمانهای این اشخاص شخصیسازی شود تا به نیازهای منحصر به فرد این جمعیت پاسخی شایسته داده شود.
منحصربهفرد درست است.
نکته: نمونههایی مانند منحصر به فرد، منحصربفرد یا منحصر بفرد درست نیستند.
همچنین، گاه بگاه، جابجا و لحظه بلحظه درست نیستند.
«به» قیدساز
«به» اگر قیدساز باشد، باید آن را با نیمفاصله نوشت.
سازمانهای تولیدی، خدماتی، غیرانتفاعی و دولتی به طور گستردهای از کارت امتیاز متوازن استفاده کردهاند
«به طور گسترده» قید جمله است. «به» باید با نیمفاصله نوشته شود. در نتیجه، «بهطور» درست است.
سازمانهای تولیدی، خدماتی، غیرانتفاعی و دولتی بهطور گستردهای از کارت امتیاز متوازن استفاده کردهاند
تیم مراقبت باید با مراجع محترمانه برخورد کند تا مراجع بتواند به صورت بیپرده مشکلاتش را مطرح کند.
«به صورت» قید است. به باید با نیمفاصله نوشته شود. «بهصورت»
تیم مراقبت باید با مراجع محترمانه برخورد کند تا مراجع بتواند بهصورت بیپرده مشکلاتش را مطرح کند.
«به» صفتساز
«به» اگر صفتساز باشد، باید آن را بدون نیمفاصله نوشت. اما منظور چیست؟ در نمونههای زیر، کاربرد این نوع به برایتان روشنتر خواهد شد.
کاربرد «به» در جملهی فوق اشتباه است. در اینجا «ب» بدون هیچ فاصلهای نوشته میشود. «بجا» واکنش امدادگر را توصیف میکند؛ در نتیجه، صفت است. بهجا یا به جا درست نیست.
بهنام نادرست است. این واژه توصیفکنندهی «دانشمند» است. بنابراین، به این صورت نوشته میشود: بنام.
«به» در ترکیبهایی مانند «نسبت به»، «با توجه به»
در ترکیبهایی مانند نسبت به و با توجه به، «به» حتماً جدا و با یک اسپیس فاصله نوشته میشود.
در این مثال، نسبتبه نادرست است و باید به این شکل اصلاح شود: نسبت به.
«به» در عبارتهای فعلی
در عبارتهای فعلی مانند به کار گرفت، به یاد آورد، «به» را باید جدا و با یک اسپیس فاصله نوشت. مثال:
- ممنون که به یادم بودی!
- در فرایند مذکور، خشککن پاششی را برای فرآوری محصول به کار میبرند.
- دکتر توماس هورا (1995-1914) در مجارستان به دنیا آمد
در واژهای مانند بهکارگیری، «به» را باید با نیمفاصله نوشت، اما در عبارتهای فعلی باید با فاصله نوشته شود:
ب قبل از فعلی که با همزهی فتحهدار یا ضمهدار شروع شده است
اگر فعل با همزه یا الف فتحهدار یا ضمهدار شروع شود، پس از افزودن «ب» به ابتدای آن، همزه یا الف تبدیل به «ی» میشود:
- افتاد + ب: بیفتاد
- انداخت + ب: بینداخت
این مسئله دربارهی فعلی که با همزهی کسرهدار شروع میشود صادق نیست:
مثال:
در جملهی اول بایستم درست است، اما در جملهی دوم بیافتم باید با بیفتم جایگزین شود.
بهروزرسانی، بروزرسانی، به روزرسانی یا به روز رسانی
بهروزرسانی از واژههای پرکابرد است. در این واژه، «به» را با نیمفاصله مینویسیم:
همچنین، صبح بهخیر، شب بهخیر، وقت بهخیر و نمونههای مشابه با نیمفاصله نوشته میشوند.
در پایان، ذکر این مسئله ضروری بهنظر میرسد که توجه به این نکات سبب میشود متنمان انسجام داشته باشد و یکدست شود و، تا حدودی، از سردرگمی نجات یابیم. همچنین، همانطور که ذکر شد، نویسندهها و مترجمها ممکن است در نوشتههایشان از دستورالعملهای متفاوتی استفاده کرده باشند، مخصوصاً در متونی که سالهای دور نوشته شدهاند. هدف نقد آنها نیست. هدف از نوشتن این مقاله اشاره به پرکاربردترین دستورالعملهای رسمالخط کنونی زبان فارسی و توصیهی فرهنگستان به استفاده از آنهاست. بدیهی است که شبکهی مترجمین ایران از مترجمان خود درخواست میکند به این موارد پایبند باشند.
با سپاس برا یه نوشتار ه خوب اتان
یادآوري یه چند نکته ضرۉري-ست:
1- از نظر ه فنني (نرمافزاري، ویرایش ه خودکار) هيچ فرق ي ميیان ه نيمفاصلهـ و بيفاصلهنويسي وجود نة دارد؛ یعني واژه یه «بيفاصله» ۏ «بيفاصله» یکسان اند؛ جز اين که نزديکنويسي از نظر ه نِشست و خوانش بهتر از چسپيدهنويسي-ست. تنها گاه ي، بهخاطر ه شکل ه نويسه مجبور ايم نزديکنويسي کنيم، و «پيوستهنويسي» ممکن نيست.
2- برا یه نزديکشدن ه گفتار به نوشتار، در جا اي که یک حرف در پيوستهنويسي مي افتد، نزديکنويسي برتري دارد: «بهرۉزرساني» در برابر ه «برۉزرساني».
B[e]ruzr[a]sāni => beruzr[a]sāni
“به” یه صفتساز نيز باید از همين قانون پيروي کند. پس، “بهنام” نة تنها اشتباه نيست که از ديد ه املائي بهتر از “بنام” است، وَ چندگانهگي در نوشتن را از ميیان مي برد.
در عبارتها یه فعلي، مانند ه «بهکار گرفت»، «بهیاد آورد»، “به” را باید نزديکنويسي کرد، زيرا “به+کار” یا “به+یاد” هر کدام یک واژه به شمار مي آیند، همان گونه که خود ه شما، بهدرستي، “بهکارگيري” را سرههم آورده ايد.
اگر به معني یه قاموسي یه “به”، “کار” و “یاد” نگاه کنيم برا یه هر یک معنا یه ويژه اي مي یابيم، که هيچ کدام معني یه ترکيب ه آنها را در بر نة مي گيرد. دۏ واژه یه “بهکار” ۏ “بهیاد” – در اين کاربرد – هر کدام خود واژه اي مستققل ي است، که با عنصرها یه سازنده یه خود هممعنا نيستند.
امما عبارت ه «به یاد ام بودي» داستان ه ديگر ي دارد. (به یاد ام بودي = به یاد ه من بودي) بخش ه نخست اين عبارت اسنادي-ست.
مصدرها، هر چند بزرگ، خود یک واژه اند، وَ باید سرههمنوشته شوند، وَ لي در هنگام ه صرف از هم گسسته (یا “ازهمگسسته”[بر حسب ه آن که چگۉنه به خوانيم]) مي شوند:
«باهمکارکردن، بههمريختن، سرۏکللهزدن، درهمۏبرهمبودن». امما، «باهم کار مي کنيم، بههمريخته (یا “بههم ريخته”[بر حسب ه آن که چگۉنه به خوانيم]) بودند، سرۏکلله مي زديم، درهمۏبرهم بود».
“ی” یه ميیانجي در بیُفتاد، بینداخت
شوربختانه، رسم است، وَ قانون شده که “ی” یه ميیانجي را در برخ ي واژهها نة نويسيم. (نک زبان ه فارسي 1، ص 131، چاپ ه هشتم، 1383) اين کار آسيب ی-ست بزرگ به دُرستخواني وَ دُرستنويسي. شاید بهتر مي بود دۏ واژه یه یادشده را اين گونه به نـَويسيم: بي یـُفتاد/یُفتاد/یۏفتاد، بي یـَنداخت/یَنداخت.
در همين جا، یاداور مي شود که، در صرف ه فعل همه یه پيشایهها یه فعلي (به/بي، نة، مة، مي، همي) از آن جدا مي شوند.
به ايستاد، نة ايستاد، مة ايست، مي ایستاد، همي ايستاد.
تعريف ه مرز واژه از ديد ه استاد فرشيدورد: واژه دارا یه استقلال ه آوائي، معنائي، املائي-ست، وَ دارا یه نقش ي در سخن است، وَ مي تواند تغيير ه طبقه ۏ نقش ه دستوري به دهد. (نقل ه به مضمۉن)
با اين تعریف حتتا، شناسه یه فعل را نيز مي توان جدا نوشت:
رفتن: رفت-ـَم، رفت-ي، رفت، رفت-يم، رفت-يد، رفت-ـَند
رفته ام، رفته اي، رفته است، رفته ايم، رفته ايد، رفته اند
مي خواه-ـَم به رَو-ـَم، مي خواه-ي به رَو-ي، کي خواه-ـَد به رَو ـَد، مي خواه-يم به رَو-يم، مي خواه-يد به رَو-ید.
با نگاه ي به:
خسرۊ فرشيدورد: دستور ه زبان ه فارسي (خلاصهشده)، مجتمع ه آموزش ه عالي یه پيامبر ه اعظم (ص) 1390،
ايرج کابلي: دُرُستنويسي یه خطط ه فارسي، نشر ه بازتابنکار1384،
احمد اکبري: فرجام ه خطط ۏ نوشتار ه فارسي: انتشارات ه زرنوشت، 1398