ترجمه ضرب المثل های فرانسوی
آیا دوست دارید یک فرانسوی زبان را مسحور فرانسوی صحبت کردنتان کنید؟ برای رسیدن به این هدف، باید علاوه بر اصطلاحات فرانسوی، ضربالمثلهای فرانسوی را نیز بشناسید و بتوانید به موقع، به کارشان بگیرید. خوشبختانه، در زبان فرانسوی، آنقدر ضربالمثلهای زیادی وجود دارد که شما در هر شرایطی، میتوانید از ضربالمثلی مناسب استفاده کنید.
در این مطلب، چند ضربالمثل فرانسوی و معادلهای فارسیشان و ترجمه فرانسه به فارسی شان را برایتان خواهیم گفت. با شبکه مترجمین ایران همراه باشید!
ترجمه تحتالفظي: زبانش را، هفت بار، در دهانش چرخاند.
معادل فارسی:
- زبان در دهان، ای خردمند چيست؟
- کليد درِ گنجِ صاحب هنر (سعدی)
- چو در بسته باشد چه داند کسی
- که جوهر فروش است يا پيله ور (سعدی)
- تا ندانی که سخن عينِ صواب است مگوی و آنچه داني که نه نيکوش جواب است، مگوی (سعدی)
ترجمه تحتالفظي: يک پرنده در دست، بهتر از دو پرنده در شاخ و برگ.
معادل فارسی:
- اين نقد بگير و دست از آن نسيه بدار
- کهآواز دهل شنيدن از دور خوش است (خیام)
- سرکه نقد به از حلواي نسيه.
ترجمه تحتالفظي: آنچه برق ميزند الزاماً طلا نيست.
معادل فارسی:
- گرچه سيم و زر ز سنگ آيد برون
- در همه سنگي نباشد زر و سيم (عطار)
- هر گردی گردو نیست.
ترجمه تحتالفظي: دو پرنده را با يک سنگ شکار کردن.
معادل فارسی:
- با يک تير دو نشان زدن.
ترجمه تحتالفظي: خم شدن بهتر از شکستن است.
معادل فارسی:
- جز که تسلیم و رضا کو چارهای
- در کف شير نری خونخوارهای (مولانا)
ترجمه تحتالفظی: گربه سوخته از آب سرد میترسد.
معادل فارسی:
- مارگزيده از ريسمان سياه و سفيد ميترسد.
ترجمه تحتالفظي: جویبارهای کوچک رودخانههای بزرگ را ميسازند.
معادل فارسی:
- قطره قطره جمع گردد، وانگهي دريا شود.
ترجمه تحتالفظي: به خودت کمک کن تا خدا به تو کمک کند.
معادل فارسی:
- از تو حرکت، از خدا برکت.
ترجمه تحتالفظی: این همه سر، این همه نظر.
معادل فارسی:
- آشپز که دو تا شد، آش يا شور میشه يا بینمک
ترجمه تحتالفظي: انسان يعني خطا.
معادل فارسی:
- انسان جايزالخطا است.
ترجمه تحتالفظی: لباس انسان نمیسازد.
معادل فارسی:
- نه هر که آينه سازد سکندري داند
- نه هر که سر بتراشد قلندري داند (سعدی)
ترجمه تحتالفظي: کسی که ساکت است راضي است.
معادل فارسی:
- سکوت علامت رضایت است.
ترجمه تحتالفظي: کسي که آهسته ميرود، مطمئن ميرود.
معادل فارسی:
بر شير ازان شدند بزرگان دين سوار
کآهسته تر ز مور گذشتند بر زمين (فردوسی)
رهرو آن نيست که گه تند و گه آهسته رود
رهرو آن است که آهسته و پيوسته رود (سعدی)
ترجمه تحتالفظی: برای رسیدن به مغز بادام، باید پوستش رو بشکنی.
معادل فارسی:
- نابرده رنج گنج میسر نمیشود (سعدی)
ترجمه تحتاللفظی: هیچوقت، نگو: «چشمه، من از آبت نخواهم نوشید»
معادل فارسی:
- هرگز نگو هرگز.
ترجمه تحتاللفظی: اگر کسی بخواهد، میتواند.
معادل فارسی:
خواستن توانستن است.
ترجمه تحتاللفظی: همه چیز، به موقع، سمت کسی میاد که صبر کردن را میداند.
معادل فارسی:
گر صبر کنی، ز غوره حلوا سازی
ترجمه تحتاللفظی: بعد از باران، هوا خوب است.
معادل فارسی:
پایان شب سیه سفید است
ترجمه تحتاللفظی: در یا باید باز باشه یا بسته.
معادل فارسی:
یا رومی روم یا زنگی زنگ.
ترجمه تحتاللفظی: برای کارگر بد، هیچ ابزار خوبی وجود نداره.
معادل فارسی:
عروس نمیتونه برقصه میگه زمین کجه.
ترجمه تحتاللفظی: به میمون پیر یاد نده چطوری اداهای بامزه در بیاره.
معادل فارسی:
موهام رو در آسیاب سفید نکردم.
ترجمه تحتاللفظی: پرنده، یواش یواش، لونهش رو میسازه.
معادل فارسی:
قطره قطره، جمع گردد وانگهی دریا شود.
سخن آخر
یکی از جذابیتهای یادگیری هر زبان فرا گرفتن ضربالمثلهای آن است، زبان فرانسوی نیز از این قاعده مسثتنی نیست. همانطور که در ترجمه ضربالمثلهای فرانسوی مشاهده کردید، ضربالمثلهای فرانسوی نمونه مشابه در فارسی دارند و شما با یافتن معادل فارسیشان، میتوانید آنها را بهتر به ذهنتان بسپارید.