عمومی

آیندۀ ترجمه: همزیستی ماشین‌ها و انسان‌ها

تأثیر ترجمۀ ماشینی

همۀ ما به تازگی شاهد جهش بزرگی که ترجمۀ ماشینی به وجود آورده بوده‌ایم. آیا 10 سال پیش، کسی پیدا می‌شد که کیفیت ترجمۀ گوگل را مسخره نکند؟ با این حال، برنامه‌نویسان همچنان باعث پیشرفت شدند و در سال 2018 ترجمه‌های قابل قبول عموم با استفاده از «فناوری نسل جدید ترجمه با کمک شبکه‌های عصبی» ارائه کردند [1]. البته این ترجمه هنوز کیفیت کافی برای برخی اهداف ندارد، ولی ما می‌دانیم که سایر موتورهای مقاوم ترجمۀ ماشینی می‌توانند واقعاً این موارد تجاری تخصصی و جدی را که در ذهن داریم ترجمه کنند.

اگر به فن‌آوری‌های جدید ترجمه ماشینی علاقه‌مندید، مقاله زیر را از دست ندهید:

معرفی ترجمه ماشینی نورونی مقاوم از گوگل

در ظاهر، نیاز به انسان در دنیای ترجمه هر روز کمتر و کمتر می‌شود. به خصوص، مترجمین ممکن است نگران سرنوشت‌شان باشند. این آهنگران قرن 21، به گفته ناتلی کلی در برنامۀ گفتگو در گوگل [2]، ابزارهایی برای خود و سایرین ساخته‌اند، ولی بعد از چند دهه، از صحنه حذف خواهند ‌شد. به گفتۀ این سخنران: «[…] همانطور که آهنگران کمک کردند که به عصر صنعت قدم بگذاریم، کلمه‌سازان (مترجمان کتبی و شفاهی) به ما کمک می‌کنند که از عصر کنونی، که در آن اطلاعات صرفاً وجود دارند، به عصری قدم بگذاریم که در آن اطلاعات بسیار مرتبط و مفیدند» [3].

ما در XTRF (یکی از شرکت‌های پیشرو در ارائه راه‌حل‌های ابری مدیریت پروژه‌های ترجمه در اروپا) معتقدیم که نقش مدیران پروژه نیز باید تغییر کند و بر پروژه‌هایی نظارت کنند که اساساً توسط خودشان اجرا می‌شود. سناریوی ایده‌آل مدنظر ما به شرح زیر است:

  1. متقاضی فایل‌ها را در فولدر مشترک تعیین‌شده می‌ریزد یا به پیوست ایمیل به آدرس تعیین‌شده می‌فرستد یا پروژه را از طریق پورتال سفارش می‌دهد.
  2. سپس فایل‌ها برای آماده‌سازی به یک مهندس ارسال می‌شود.
  3. سپس، ابزارهای مترجم‌یار (CAT) همزمان این فایل‌ها را برای تمام زبان‌های درخواستی به XLIFF تبدیل می‌کنند.
  4. فایل‌ها ترجمه می‌شوند.
  5. فایل‌ها بازخوانی می‌شوند.
  6. کیفیت ترجمه بررسی می‌شود.
  7. به فردی که کل فرآیند را شروع کرده است تحویل داده می‌شود.

سال‌ها است که فرهنگ اتوماسیون را پیش برده‌ایم. به بیان یکی از همکارانم در LSP «مدیران پروژه مثل چوپان و پروژه‌ها گوسفندند». آنها تنها باید مراقب پروژه‌هایی باشند که گم می‌شوند. مسئولیت‌های مدیر پروژه در این فرآیند همانند مسئولیت‌های مدیر حساب است. هدف این کار این است که مدیران پروژه زمان کافی برای کارهای باارزش‌تری مانند ایجاد رابطه با مشتریان یا در صورت نیاز پذیرش پروژه‌های بیشتر داشته باشند.

از بین رفتن زبان ناراحتی ندارد

بر اساس برآوردها، هر 14 روز 1 زبان می‌میرد. بنابراین، نیمی از 7000 زبانی که در حال حاضر رایجند در انتهای این قرن هیچ گویشوری ندارند [4]. در واقع، این‌ها زبان‌های افراد بومی هستند که سال به سال فوت می‌کنند. آخرین گویشوران هر گویشِ در آستانۀ نابودی، یک یا دو زبان رایج‌تر را می‌دانند که می‌توانند خارج از محیط خانواده با این گویش‌ها صحبت کنند.

این گویش‌ها همچنان موضوع جالبی برای مطالعۀ علمی یا افراد علاقه‌مند خواهند بود، ولی هرگز برای اهداف تجاری به کار نمی‌آیند. امروزه، تنها 1 درصد از تمام متون ایجادشده به ده‌ها زبان محبوب دنیا ترجمه می‌شوند. وقتی 90% از جمعیت زبان به یکی از 25 زبان دنیا صحبت می‌کنند [5]، چرا باید نگران گویش‌هایی باشیم که تنها هزاران نفر با آن صحبت می‌کنند؟ گوگل هم به همین دلیل تصمیم گرفت که تنها از 103 زبان در خدمات ترجمۀ خود پشتیبانی کند.

ممکن است بی‌رحمانه به نظر برسد، ولی وقتی زبانی می‌میرد، به محاسبۀ یک زبان کمتر نیاز داریم. 7000 زبان برای ارتباط در دنیای امروز زیاد نیست؟ در اینجا، تیغ اوکام قلب زبان‌شناسم را به خون می‌نشاند… (بر اساس این اصل، چیزی که ضروری نیست لزومی به وجودش نیست) باید با این حقیقت تلخ کنار بیاییم که روزی تعداد زبان‌ها نسبت به اکنون کاهش می‌یابد. ظاهراً برتری متون کامپیوتری و کامپیوترها در آینده ناگزیر است. پول و زمان، و نه احساسات، در عرصۀ کسب‌وکار غالبند. اگر ثابت شود که ترجمۀ ماشینی به اندازۀ کافی خوب و مقرون به صرفه است، هیچ کسی ناراحت نمی‌شود که گویشی از بین برود یا مترجمی در جایی دورافتاده شغلش را از دست بدهد.

تأثیر اینترنت

خبر خوب این است که در دنیایی که در آن ماشین‌ها قادر به فهم انسان‌ها، صرف‌نظر از زبان‌شان، هستند، گویش‌های محلی‌مان تقویت می‌شود. حتی زبان‌های ابداعی مانند اسپرانتو ممکن است از این واقعیت بهره ببرند. کسی چه می‌داند شاید این واقعیت حتی به زبان سینداری (زبان خیالی آثار جی آر. آر. تالکین)، کلینگان (زبان نژادی جنگجو در سریال پیشتازان فضا) و دوتراکی (زبان ابداعی باستانی آثار مالتین) حیاتی دوباره ببخشد؟

ظاهراً، دسترسی افراد عادی به اینترنت تمام این تفاوت‌ها را رقم زده است. اینترنت جزو ضروریات روزمره است و لازم نیست در خصوص وای‌فای و تلویزیون‌تان (گوشی‌های هوشمند، ابزارهای پوشیدنی هوشمند به علاوۀ اینترنت اشیاء (خودرو، یخچال)) صحبت کنم تا به اهمیت اینترنت پی ببرید.

انسان‌ها ممکن است در همزیستی با یکدیگر دچار مشکل شوند. معمولاً روی اعصاب یکدیگر می‌رویم، پرخاشگر می‌شویم، روی همسایه‌مان اسلحه می‌کشیم و در نهایت با همدیگر می‌جنگیم. ولی با وجود روایت‌هایی که فیلم‌های هالیوودی در خصوص انسان‌ها و ماشین‌ها به ما آموخته‌اند، ظاهراً احتمال اندکی وجود دارد که کامپیوترها دشمن انسان‌ها شوند. کامپیوترها معمولاً صلح‌جو هستند، مگر اینکه یک ذهن بیمار، ذهن یک انسان از آنها سوء استفاده کند. امیدواریم روزی، بشریت زبان ساده را به کار گیرد. منظورم توکی پونای [6] است.

  1. https://translate.google.com/intl/en/about/languages/index.html
  2. https://youtu.be/OJSogZiDJbs
  3. https://www.huffingtonpost.com/nataly-kelly/why-translators-are-the-n_b_3150209.html
  4. https://www.thestar.com/news/world/2013/04/15/dying_languages_scientists_fret_as_one_disappears_every_14_days.html
  5. https://www.worldatlas.com/articles/most-popular-languages-in-the-world.html
  6. https://youtu.be/E4y7tf3VJAM
منبع
The Future of Translation: the Coexistence of Machines and Humans

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا